روز جهانی پناهندگان ورسوائی های کمیساریای عالی پناهندگان و پلیس و.. ..
هدف بنده از نوشتن مقاله فوق ارائه یک بررسی کلی و جامع از کارنامه تنها مرجع جهانی رسیدگی به امور پناهندگان یعنی کمیساریای
عالی پناهندگان سازمان ملل در کشور ترکیه میباشد بنابر این خود را در جایگاه بیطرفانه گذاشته وصرفا در نقش یک روایت گرمیباشم و در واقع نقد و به قضاوت گذاشتن و احتمال سوء استفاده های حواشی از موضوع پناهندگی بوده ونام بردن اشخاص دلیل بر مستند بودن موضوع و معتبر بودن مطالب میباشد و بس ، بنابراین سعی نمودم از دخیل دادن نظرات شخصی ام در این موضوع پر هیز نمایم
از روزی که رژیم ضد بشری ملائی در ایران ظهور کرده و با ارتکاب انواع جنایت ها و شکنجه ها هتک حرمت به نوامیس مردم
ایران تعبیض و حکومت قشری و دینی و آزار و زندانی نمودن صاحبان افکار و پیروان دیگر ادیان وغیر اسلامی و بلاخره اعدام ها که بیشتر یادآور کننده عصر همیشه جاهلیت تازیان را می رسا ند ، کم کم مردم ایران برای نجات و حفظ جان ، ناموس ، عقیده و اموال خویش مجبور به جلای وطن و التجاء به کشور های دیگر که داشتن حداقل حق حیات را از آنها سلب نکند ، روی آوردند. روانه شدن مردم بصورت دسته جمعی و مداوم به کشور های همجوار ایران نشا نه ای از اوج قساوت و شدت اعمال غیر انسانی و جنایتکارانه ملایان را بخوبی میرساند .جنگ بین ایران و عراق و اعزام اجباری جوانهای زیر بیست سال به جبهه جنگ و یا اعزام اجباری دانشجویان برای شرکت در جنگ و یا کارگران و کارمندان و یا متخصصان ... و از سوی دیگر اجرای قوانین اسلام ناب محمدی!!!!!! ومحدود یت آزادی فردی مردم و قوانینی که به خود اجازه میداد حتی در خصوصی ترین مسایل شخصی فرد دخالت نمایداز انگیزه های مهم و موثر برای هجوم دسته جمعی مردم ایران را برای تقاضای پناهندگی در سایر کشور ها بوده در سالهای اخیر نیز رژیم ملائی با افزایش فشار ها بر مردم ایران هدفی جزء دستیابی به ایران خاموش و یکدست برای ملا ها و مردمی که از سر گرفتاری نای حرف زدن و جنبیدن نداشته باشند ، نبوده .
از کوچ اجباری و تعبیدخود خواسته مبارزان علیه رژیم که در اثر احکام بیداد گاههای رژِیم مجبور به جلای وطن میشوند تا پیروان سایرادیان گرفته از کانالیزه و هدایت کردن افراد خود رژیم در پوشش پناهنده جهت ضربه زدن و جلوگیری از اتحاد بزرگ اپوزیسیون که در صورت تحقق نابودی حتمی ملایان را با خود به ارمغان خواهد آورد ، و یا کوچ هزاران جوان بیکار و ... درواقع یک نوع خدمت ناخواسته به رژیم بوده چرا که بار سنگین مشکلات و فشار هاری ناشی از خواست های مردم وجوانان نظیر تامین اشتغال ، تامین مسکن ، بهداشت ، تحصیلات عالی و جذب واشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی ، وهزاران خواست به حق دیگر را که رژیم هرگز نمی توانست جوابگوی آنها باشد اینچنین از سر خود وا می کرد ،و هم میدان باز و یکدستی برای تاخت وتاز رژیم بوجود آمده و می توانست به بسیاری از مشکلات و سوالاتی که توان پاسخگوی ندارد اینچنین فایق آید.
در این میان وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ساماندهی و تعیین موقعیت پناهندگان بی تردید حساس وسنگین بوده و میباشد . لذا با شناسای موقعیت ایران و بررسی همسایگان آن بهترین گزینه برای این امر کشور ترکیه(البته با توجه به شرایط آنزمان) در نظر گرفته میشود. و از آنجایکه دولت ترکیه از جمله دولی میباشد که کنواسیون1951 الجزایر را امضاء کرده این امر تسیهلاتی را در آغاز برای کمیساریای عالی پناهندگان فراهم می آورد ، امابتدریج با گذشت زمان مسئله پناهند گی اهمیت و ابعاد تازه تری پیدا کرد که در ذیل به بررسی آنها خواهیم پرداخت:
از آنجایکه دولت معین (ترکیه) یک کشور مسلمان بوده و روابط نزدیکی با رژیم ملائی داشته و دارد و از سوی دیگرمنافع اقتصادی سرشاری که از هجوم میلیونها پناهنده عاید دولت ترکیه میشود ، و بخصوص اسکان اجباری پناهنده هادر استانهای شرقی و محروم ، در واقع این منافع فوق بصورت بخشی از برنامه دراز مدت دولت ترکیه برای توسعه این استانها در آمد است و دولت ترکیه نیز بی میل نیست برای بهبود اوضاع اقتصادی اش هر روزه بر آمار متقاضیان پناهندگی افزوده شود ، و تنها آنچه در این میان در نظر گرفته نمی شود امنیت جانی پناهنده ها است چرا که استانهای شرقی و کرد نشین با اعلام صریح دولت ترکیه جزء مناطق فوق العاده خطرناک و جنگی میباشد و پناهنده ای که برای حفظ جان خود مجبور به ترک خاک خودگردیده در یک ندانم کاری و تساهل کمیساریای عالی پناهندگان ممکن است توسط گروهای مخالف دولت ترکیه گروگان گرفته شود ویا کشته شود !!!،و یا تاثیر گذاری منفی دولت مسلمان ترکیه بر روی پرونده های که بنوعی در ارتیاط با مخالفت و یا رد اسلام بوده و در کمیساریای عالی مطرح میشدند مشهود بوده ، و یا استرداد پناهندگان توسط دولت ترکیه به رژیم ملایان( در ادامه همکاری های دولت مسلمان ترکیه با رژیم ملایان) و این در حالی بود که بی هیچ عکس العمل کمیساریای عالی پناهندگان مواجه می شویم ویا .... همه این تخلفات با حمایت ضمنی کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه انجام یافته ..
قسمت اول
از روزی که رژیم ضد بشری ملائی در ایران ظهور کرده و با ارتکاب انواع جنایت ها و شکنجه ها هتک حرمت به نوامیس مردم
ایران تعبیض و حکومت قشری و دینی و آزار و زندانی نمودن صاحبان افکار و پیروان دیگر ادیان وغیر اسلامی و بلاخره اعدام ها که بیشتر یادآور کننده عصر همیشه جاهلیت تازیان را می رسا ند ، کم کم مردم ایران برای نجات و حفظ جان ، ناموس ، عقیده و اموال خویش مجبور به جلای وطن و التجاء به کشور های دیگر که داشتن حداقل حق حیات را از آنها سلب نکند ، روی آوردند. روانه شدن مردم بصورت دسته جمعی و مداوم به کشور های همجوار ایران نشا نه ای از اوج قساوت و شدت اعمال غیر انسانی و جنایتکارانه ملایان را بخوبی میرساند .جنگ بین ایران و عراق و اعزام اجباری جوانهای زیر بیست سال به جبهه جنگ و یا اعزام اجباری دانشجویان برای شرکت در جنگ و یا کارگران و کارمندان و یا متخصصان ... و از سوی دیگر اجرای قوانین اسلام ناب محمدی!!!!!! ومحدود یت آزادی فردی مردم و قوانینی که به خود اجازه میداد حتی در خصوصی ترین مسایل شخصی فرد دخالت نمایداز انگیزه های مهم و موثر برای هجوم دسته جمعی مردم ایران را برای تقاضای پناهندگی در سایر کشور ها بوده در سالهای اخیر نیز رژیم ملائی با افزایش فشار ها بر مردم ایران هدفی جزء دستیابی به ایران خاموش و یکدست برای ملا ها و مردمی که از سر گرفتاری نای حرف زدن و جنبیدن نداشته باشند ، نبوده .
از کوچ اجباری و تعبیدخود خواسته مبارزان علیه رژیم که در اثر احکام بیداد گاههای رژِیم مجبور به جلای وطن میشوند تا پیروان سایرادیان گرفته از کانالیزه و هدایت کردن افراد خود رژیم در پوشش پناهنده جهت ضربه زدن و جلوگیری از اتحاد بزرگ اپوزیسیون که در صورت تحقق نابودی حتمی ملایان را با خود به ارمغان خواهد آورد ، و یا کوچ هزاران جوان بیکار و ... درواقع یک نوع خدمت ناخواسته به رژیم بوده چرا که بار سنگین مشکلات و فشار هاری ناشی از خواست های مردم وجوانان نظیر تامین اشتغال ، تامین مسکن ، بهداشت ، تحصیلات عالی و جذب واشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهی ، وهزاران خواست به حق دیگر را که رژیم هرگز نمی توانست جوابگوی آنها باشد اینچنین از سر خود وا می کرد ،و هم میدان باز و یکدستی برای تاخت وتاز رژیم بوجود آمده و می توانست به بسیاری از مشکلات و سوالاتی که توان پاسخگوی ندارد اینچنین فایق آید.
در این میان وظیفه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ساماندهی و تعیین موقعیت پناهندگان بی تردید حساس وسنگین بوده و میباشد . لذا با شناسای موقعیت ایران و بررسی همسایگان آن بهترین گزینه برای این امر کشور ترکیه(البته با توجه به شرایط آنزمان) در نظر گرفته میشود. و از آنجایکه دولت ترکیه از جمله دولی میباشد که کنواسیون1951 الجزایر را امضاء کرده این امر تسیهلاتی را در آغاز برای کمیساریای عالی پناهندگان فراهم می آورد ، امابتدریج با گذشت زمان مسئله پناهند گی اهمیت و ابعاد تازه تری پیدا کرد که در ذیل به بررسی آنها خواهیم پرداخت:
از آنجایکه دولت معین (ترکیه) یک کشور مسلمان بوده و روابط نزدیکی با رژیم ملائی داشته و دارد و از سوی دیگرمنافع اقتصادی سرشاری که از هجوم میلیونها پناهنده عاید دولت ترکیه میشود ، و بخصوص اسکان اجباری پناهنده هادر استانهای شرقی و محروم ، در واقع این منافع فوق بصورت بخشی از برنامه دراز مدت دولت ترکیه برای توسعه این استانها در آمد است و دولت ترکیه نیز بی میل نیست برای بهبود اوضاع اقتصادی اش هر روزه بر آمار متقاضیان پناهندگی افزوده شود ، و تنها آنچه در این میان در نظر گرفته نمی شود امنیت جانی پناهنده ها است چرا که استانهای شرقی و کرد نشین با اعلام صریح دولت ترکیه جزء مناطق فوق العاده خطرناک و جنگی میباشد و پناهنده ای که برای حفظ جان خود مجبور به ترک خاک خودگردیده در یک ندانم کاری و تساهل کمیساریای عالی پناهندگان ممکن است توسط گروهای مخالف دولت ترکیه گروگان گرفته شود ویا کشته شود !!!،و یا تاثیر گذاری منفی دولت مسلمان ترکیه بر روی پرونده های که بنوعی در ارتیاط با مخالفت و یا رد اسلام بوده و در کمیساریای عالی مطرح میشدند مشهود بوده ، و یا استرداد پناهندگان توسط دولت ترکیه به رژیم ملایان( در ادامه همکاری های دولت مسلمان ترکیه با رژیم ملایان) و این در حالی بود که بی هیچ عکس العمل کمیساریای عالی پناهندگان مواجه می شویم ویا .... همه این تخلفات با حمایت ضمنی کمیساریای عالی پناهندگان ترکیه انجام یافته ..
قسمت اول
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر