یادی از یار و مرد ی از جنس تاریخ جاودانه و ماندگار و باشکوه و سرفراز ایران زمین

یادی از یار و مرد ی  از جنس تاریخ جاودانه و ماندگار و باشکوه و سرفراز ایران زمین

جمعه، اردیبهشت ۰۲، ۱۳۸۴

داستان قتل عام مردم بوسیله قالیچه باف!!!

داستان قتل عام مردم در استادیوم آزادی بوسیله قالیچه باف و پاسبانها !!!که نفرت مردم جهان و ایران را

از رژیم جنایتکار ملائی بیش از بیش بر انگیخته و نیز موجب شناخت بیشتری از رژیم بی هویت و غیر

ایرانی و نانجیب ملائی شده .که چه سان خفقان و جنایت در این رژیم یک امر بدیهی و پیش پا افتاده برای

ماموران و خود رژیم است. واینکه کسی خود را اینقدر صاحب قدرت میبیند و خود را موظف به بازپس دادن

جواب به هیچ کسی نمی بیند و از پول این مردم که بیش از 60% آنها حتی از ابتدائی ترین حق زیست

برخوردار نیستند (البته به برکت رژیم ملائی) ولی این آقای کل !! به خود اجازه می دهد هلیکوپتر ملت را

سوارشده و در مقابل درب اصلی خروج فرود آورد بدون اینکه از این امر مطلع باشدکه قضیه ورود مردم به

استادیوم با توجه به کنترل بلیط و بازرسی بدنی و سایر مراسم معموله به آرامی صورت می گیرد و از طرفی

مردم به تدریج و در طول مدت چند ساعت وارد ورزشگاه میشوند. حالا خروج از ورزشگاه به نظمی که

هنگام ورود داشتند نیست به خصوص وقتی که طرفداران تیمی خوشحال از نتیجه بدست آمده و بر عکس

مغموم از نتیجه بد !! و از طرفی انبوه جوانانی که 26 سال زیر سلطه ملائی بودند از نظر روانشناختی این

مردم همینکه در کنار هم هستند بدون نیت و قصدی ممکن است دست به اعمال بزنند که نمی شود آنها را

پیش بینی نمود بخصوص اگر مردمی بر علیه رژیم سابقه خصومت داشته باشند(البته چنانچه قبلا نیز یاد

آوری کردم این قالیچه باف یا هر رژیمی دیگر فرق توپ فوتبال و داش کلم را نمی دانند چه برسد به دانستن

چگونگی ورود و خروج از استادیوم) به هر حال غالب و یا مغلوبیت تیم اثراتی مستقیم بر تماشگر میگذارد

که بدون شک در همان لحظه و یا بعدا این اثرات نمود پیدا می کند.

عمق شقاوت و جنایتکاری و تبعیض نژادی و جنسی رژیم و قتی بیشتر عیان میشود که در 5 فروردین روز

مسابقه ایران و ژاپن دخترک علاقه مند به فوتبال(بهناز اسکندری 13 ساله) به خاطر نظرات عهد محمد !!!

و اعراب جاهلیت که به خانم ها اجازه ورود به استادیوم و تماشای مسابقه فوتبال را نمی دهند.این نوجوان

نیز با تغییر لباس و با شکل پسرانه به همراه پدر خود وارد ورزشگاه میشود و متاسفانه بر اثر ازدحام و

نیز برخورد باتوم پاسبانی از جنس خودشان!!بر سر این نازنین کوچلو به حالت اغما در می آید.(اگر این

قالیچه باف!! و یا هر رژیمی دیگر معنی شرم و حیا را بدانند لطفا به بنده نیز خبر بدهند!!) . با امید به

بهبودی این نوگل

*********************************************************************
این پاسبانها و ملا ها وقتی می نویسم لازم و ملزوم همدیگرند بی دلیل نبوده و کسی که تجربه داره این

مطالب را می نویسد(اینجانب).سال قبل در یورش به یک جشن تولد یک جوان به خاطر خصومتی که پاسبان

(ستوان ایمانی) با این جوان داشت!!! توسط این پاسبان از ناحیه سر و گردن مورد اصابت 5 گلوله قرار

گرفته وکشته می شود در حالی که دیگر مهمانان فراری حتی آنهای که بعد از مقتول فرار کرده بودند به

آسانی فرار کرده و جالب آنکه محوطه تیر اندازی و جای قتلگاه جوان کاملا روشن بوده.وکیل مدافع متهم

اظهار می دارد که گلوله موکل وی کمانه کرده و به مقتول اصابت کرده!!!!(شاهدین اظهار می دارند که حتی

یک بار هم ایست نداد و متهم ناگهان با گفتن اون یکی است شروع به شلیک کرد) یعنی به باور وکیل متهم

پس از چندین بار شلیک 5 تای آنها کمانه کرده و به سر و گردن وی اصابت می کنند!!! اینها مردم را چی

حساب کردند!!! و از همه مهمان های فراری فقط صاحب خانه به قتل می رسد!!!

البته قاضی هم طبق معمول و عرف رژیم به نحو پاسبان رای داده و قتل عمد !! را به قتل شبه عمد تغییر

می دهد و نظریه پرداخت دیه میدهد و آنهم از محل بیت المال مردم!!ایران

آری جالب آنستکه که بهای خون یک جوان به نظر رژیم چقدر بی مقدار است !!! جوانی که به خاطر دوستی

با دختر ستوان ایمانی و عدم ازدواج با این دختر کینه و انتقام پدر وی را برای کشتن جوان بوجود آورد

با اینهمه که میگفتند وی (ستوان ایمانی ) بعد از قتل در زندان بسر میبرد دروغ بیش نبود بعد از 45 روز

وی به یکی از پاسگاههای نیروی انتظامی آذربایجان غربی انتقال یافته بود.آری در عرف این رژیم پاسبان

می تواند خود به بهانه کسی را دستگیر کند کتک و شکنجه کند و اعتراف بگیرد و پرونده درست کند و حتی

میزان محکومیت کسی را بنویسد و فقط قاضی تائید رای وی(پاسبان) را می کند.


عبدالعلی زاده:مردم ایران ثروتمند شده اند!!!


و اما بعد افاضات جنتی!!! نوبت به یاوه گوئی وزیر مسکن رژیم رسید که فرمودند مردم ایران ثروتمند شده

و دلیل آن را خریدن گران اجناس و میو جات و نیز گردش رفتن مردم عنوان کرده!!!

اولا این گونه گفتار نشانگر حسد و رشک شخص را می رساند و در ضمن خود ایشان بهتر می دانند که

رابطه وی با سید حسین موسوی تبریزی!!!و مجید کوزه گر و حاجی حمید لبنیاتچی در میدان کاه (سامان

میدانی تبریز)چیست؟

البته همانطوری که می دانید سید حسین موسوی تبریزی مجید کوزه گر را به خاطر آن خاطرات!!!خاصی که

از وی داشت و ممکن بود لو بدهد!!!در زمان تصدی دادستانی اول انقلاب اعدام کرد ولی این بابا (عبدالعلی

زاده)یادش رفته بود حاج حمید لبنیاتچی را بکشد یا اعدام کند و البته وی در آنزمان منتظر بود تا مهدی

باکری در جنگ بمیرد و وی یهو از قرابت فامیلی خود با وی و نیز در کوچکی!!( عین جمله عبدلعلی زاده

است ) با مهدی باکری قوش بازی می کرده!یعنی با مهدی باکری در جوانی کفتر بازی می کردند!! سخن ها

بگویید!!

و با این حرفها مقدمات استاندار شدن خود را آنهم در آذربایجانشرقی آماده کرد.این وزیر مسکن فعلی رژیم

در دوران تصدی استانداری اش چنان راه دله دزدی و فامیل بازی را رواج داد که هر کسی با میزان و

عظمت دزدی در مدیریت ها و مناصب استانداری گماشته می شد و هیچ دزدی در شهرشان!!!! ( به خاطر

احترام که به مردم آذربایجان دارم از بردن نام شهرش خوداری میکنم!!! ) نماند.و چون وی راه رسم دزدی

را بیش از سایر رقبای کاندیدای وزارت در کابینه خاتمی بلد بود !!!خاتمی وی را به سبب این پشتکار! وی

در دزدی و غارت اموال مردم و نیز افتخارات فراموش نشده دوران جوانی وی!!!!که در بالا ذکر شد !!!!!!

شایسته وزارت مسکن دید(البته جد آباد عبد العلی زاده نه در رضائیه صاحب خانه بودند و نه در روستای

شان).از جمله دزدی نهان و آشکار وی دارا بودن بیش از 45% از سهام برج معروف 25 طبقه در فلکه

دانشگاه تبریز نرسیده به آبرسانی در مکان سابق دبستان کاوه در حال اتمام می باشد و نیز تصاحب بیش از

دومیلیارد تومان از محل سهام توسعه و عمران آذربایجانشرقی که در عین پر روئی دزدید و جیک رژیم هم

در نیامد چرا که نور چشم و چراغ رژیم بود!!! البته ایشان همکنون نیز به حرفه آبرومند دزدی و غارت

در اینبار در کسوت وزارت مسکن مشغول به غارت و چپاول هستند!!! که سخت دنبال مدرک در این خصوص

میباشم.ضمنا شهردار سابق تبریز درویش زاده که فامیل !! عبدالعلی زاده می باشد و اینک نیز به سمت

معاون وزیر مسکن در حال دزدی (ببخشید زبانم نپیجید) خدمت!!! می باشد به جرم دزدیدن اموال مردم که

اینبار خیلی علنی شده بود و یا سهم دوربری ها را خوب نداده بود!! یک مدتی به ارمنستان فرار کرده بود

بعدا بخاطر تصدی مدیریت خودکفائی سپاه که ممکن بود بعضی اطلاعات لو بده با هزاران وعده و عید به

ایران آمد.( درویش زاده فعلا در سه راهه اهر یک کارخانه با دستگاه سی ان سی و ان سی که ارزش

ریالی آن بیش از 20 میلیارد تومان می باشد دارا است) . و از این روست که عبدالعلی زاده فکر می کنه

همه مانند وی دله دزدی میکنند و مردم مثل ایشان یهو ثروتمند شده اند.

و بدین سبب شاهد زنده مانده تا وی یاد آن دوران که اتاقکی در میدان کاه از وی کرایه کرده بود و

بقیه ماجرا.... و درست است که این شاهد بیش از 65 سال دارد ولی به هر حال شریک جرم حاج مجید

کوزه گر است و اقبال بلند این وزیر مسکن رژیم!!! همه دست بدست هم داده اند تا برای رژیم چنین وزیری

را تربیت کنند.البته به گفته شاهدان خاتمی یواشکی!!! در مراسم تدفین پاپ در گوشی به جرج بوش گفت
دولت من طرفدار هم جنس بازان است نمونه آن وزیر مسکن و معاون وی پسر عاشیق درویش

مشهور!!! درویش زاده است که مبارک رژیم باشد.

هیچ نظری موجود نیست: