یادی از یار و مرد ی از جنس تاریخ جاودانه و ماندگار و باشکوه و سرفراز ایران زمین

یادی از یار و مرد ی  از جنس تاریخ جاودانه و ماندگار و باشکوه و سرفراز ایران زمین

پنجشنبه، دی ۲۴، ۱۳۸۳

عشرت شایق را بهتر بشناسیم!!!!


وقتی از جنایتکار بودن این رژیم حرفی گفته می شود بی دلیل نیست .بررسی اعمال و رفتار رژیم و نخوه جایگزین کردن نیرو های غیر بومی در استان ها و مراکز
استانها و شهر های بزرگ شیطانی بودن این رژیم و اعمال وی بر همگان مسجل می شود.
افراد غیر بومی (آنهم طرفداران خمینی با آن سوابق درخشان !!!)در شهرستانهای دیگر این مزیت را دارد که اولا مامور فوق شناخته شده نیست و خیلی گمنام می باشد.
در مرحله بعدی نسبت به اعمال و رفتار غیر انسانی و اجرای دستورات مافوق هر چه باشد ولو جنایت محض به شهروندان و مردم آن شهر بی هیچگونه تعلل و ترحم و
تفکری از انجام این اوامر ابا نداشته و ندارند.
و سایر رفتار های غیر اخلاقی و انسانی که بخاطر رعایت حرمت قلم از بازگوئی آنها امتناع میکنم.
در اوج قساوت رژيم زمانی که صادق خلخالی های!!! جديدی پيدا شده بودند تا داس مرگ و عقده نهانی اين پير مريض !!!را بدون وقفه بکار اندازند.آریزمانی که دسته دسته از جوانهای اين مرز بوم فقط بخاطر داشتن عقائد نه عمل و يا هواداری از سازمانها و گروههاو..... مخالف رژيم
به جوخه های اعدام سپرده می شدند.
اما در تبريز ما:
در خيابان مارلان ايستگاه غياث(قياس)حمام است که الان متروکه می باشد.صاحب اين حمام به هيت عزاداران عجم خيابان تبريز متعلق به يزدانی رئيس زندان تبريز می باشد رفت وآمد داشت.در يکی از جلسات يزدانی از صاحب اين حمام (که فعلا اختلال حواس پيدا کرده يا بهتر بگم کرده اند)را به گوشه چايخانه می برد و پيشنهاد کثيف و مسلمان پسند!!! خود را مبنی بر کرايه حمام برای چند روز !!به قيمت 200000
ريال (آنزمان قيمت پيکان سواری 300000 ريال بود)به وی ارائه می دهد و اين کار را برای رضای پيامبر وامام !!وخدا می خواهد .در آن شب
بيش از 3 مينی بوس زندان حامل دختران که بايستی فردا اعدام بشوند به همراه يک پيکان سواریويک اتوبوس مامور مسلح کميته چی و...
وارد حمام می شوند .قضيه از اين قرار بود که بر طبق فتوی بت کبير (خمينی)و شيعه !!!و اسلام!!!اعدام دختر باکره جايز نيست چرا که به بهشت می روند و بايستی قبل از اعدام دختر باکره نباشد.!!!!!!!
اين دختران اغلب هوادار سازمان مجاهدين خلق وکمونيست کارگریوفدائی خلق اقليت و...بودند.
و حاملين پيکان سواری کسی نبود جز خانم عشرت شايق اهل بم ويزدانی و گن جعفر
اين همان خانم عشرت شايق نماينده انتسابی تبريز است که با 5000 رای آنهم ساختگی در مرحله دوم با توجه به داشتن روابط غير اخلاقی با استدار سابق آذربايجانشرقی عبدالعلی زاده و حمايت وی به مجلس رژيم رفته.وبه آسانی همچون بت کبير!فتاوی می دهد.
همسر دوم وی ملا زبردست است که در سپاه پنجم کار می کند و جانباز است.
خلاصه کار ايشان اين بود که تائيد می کرد دختران بدبخت هنوز باکره هستند يا نه اگر وی تائيد می کرد دوباره دسته دسته سوار مينی بوس کرده و راهی قتلگاه خود می شدند.
به آسانی گويا از اول نبودند ..............
و اما دوستان عزيز و خوانندگان گرامی باور کنيد وقتی اين مطالب را می نوشتم بغض گلويم را گرفته بود . و
و از اينکه حرمت قلم را شکستم بخصوص از خانواده های هميشه داغدار اين فجايع صميمانه عذر خواهی می نمايم.
چه کنم که ايران و ايرانی برای من از جانم عزيز تر است و بگذار آنها ی بترسند که دروغ می گويند و جنايت می کنند!
و ننگ ابدی را هميشه به جايگاه ابدی خود اگر چه آراسته از طلا باشد مي برند !
آيا ايرانی سزاوار اين رژيم بود ؟پس برای چه...........
www.ariuoz.tk
www.ariuoz.persianblog.com
www.ariuoz.blogspot.com
www.tabriznews.blogspot.com

هیچ نظری موجود نیست: