باز ملا های ما را تازه دوران آمده هر یکی با اسب تازی سوی میدان آمد ه
باز این مردم فریبان از کجا بار دگر با عبا و شا ل وعما مه بجولان آمده
پارسال از آسمان استاره می بارید هی هم کنون عمامه ها مانند نیسان آمده
اندر این قرن اتم نور تمدن در جهان پرتو افکن گشته گویا ماه تابان !!! آمده
لیک بهر ملت بدبخت این کشور ز نو شیخک ودرویش ورمال ودعاخوان آمده
هر کسی یک پارچه چلواری بسر پیچیده است در خیالش مثل سبحان سخندان آمده
نوحه خوان و بچه درویشان عمامه در سرش رهنمای مذهب و دین مسلمان آمد ه
داده بر ما انگلیسی ها ماشینی نو اخترا ع زین سبب ملا به ایران مثل باران آمده
فیلسوف های جهان در اختراعات جدید ما هم اندر اختراع تازه شیخا ن آمده
گر فتد کشتی ما روزی بگرداب بلا در نجاتش بینی ملا ورد گویان آمده
توپ و تانک و کشتی و طیاره از ملا بود بهر دفع دشمنان ملا به هیجا ن آمده
مملکت ویرانه گردد گر بما اندیشه نیست دربهشت ازبهر ما چون حور وغلمان آمده
کشور ما را ندارد کارخانه احتیاج علم وصنعت درجهان حرفی است هذیان آمده
شش هزار ساله ملت را ببین از جهل خویش در بر بیگانگان زار و پریشان آمده
دیدم اندر خواب یکشب از تمدن قدر مو از اروپا سوی ما افتان و خیزان آمده
لیک بدبختانه آنهم نیمه ره بد نا گهان هر دو همسایه هجوم آور به ایران آمده!!
ای وطن بر تو چه ها شد عاجزم ازشرح آن این قدر گویم تو را همسایه میهمان آمده
پنج سال این میهمان داری در آوردت ز پا ملت غمدید ه ات را عمر پا یان آمده
صد هزاران اندر این مدت ز فرزندان خویش دادی از دستت همه سلک شهیدان آمده
ای مقدس خاک ایران گشته مهرت نقش دل جان ما تا هست در راه تو قربان آمده!!
این اشعار را مرحوم( ) بمناسبت افزایش صنف ملا در ایران خصوصا" در خوی در سال 1342 سروده بود و
این اشعار را در سال 1357 به بنده هدیه کردند که از خاطرات خوب و فراموش نشدنی من می باشد یادش گرامی باد.
در 12 بهمن ماه سال 1357 مردم چنان آشفته بودند که گویا بایستی کسی برای آنها خط و مشی را تعیین کند هر
روز ترفند تازه برای فریفتن مردم طرح ریزی می کرد ترفندی که میزان آگاهی مردم را می سنجیدند برای طرح های آتی
که لازمه استیلا و تسلط بر ایران و غارت و چپاول منابع ایران بود. بدین منظور چندین روز بود که طرح مقدس جلوه
دادن خمینی برای مقبولیت در نزد عامه بود وبنا براین از وی چهره ای درست کرده بودند مبنی بر اینکه وی در ماه
در حال نماز دیده می شود وعامه مردم ساده چنان در یافتن وی در ماه از هم سبقت می گرفتن گویا برای یافتن ماه
اول و آخر رمضان!! و چنین بود بت کبیر(خمینی) امام شد البته از نوع ویژه ...
****************************************************************************
بنده در یکی از کلاسهای حوزه علمیه قم به دلیل تحقیقاتی که برای کتابم داشتم حضور یافته بودم و درس این کلاس در
مورد " انکار واقعیت " بود و ملای استاد این درس از 22 نفر طلبه و بعلاوه بنده مبحث درس را شروع کرد و همه
نفرات را به حیاط فیضیه دعوت کرد و کنار حوض توقف کرد و از یکی یکی نفرات و حتی از بنده نیز در مورد
محتویات داخل حوض پرسش کرد همه هم به اتفاق محتویات داخل حوض را آّب گفتند ولی این ملای
ترس!!!!(عوضی) باز عنادمی کرد که چیزی داخل حوض نیست !!!بلاخره بعد از 45 دقیقه!!!! ملا به حرف آمد و
گفت بایستی چنان بعضی ازمواقع بایستی حتی حقایق غیر قابل تردید را انکار کرد که در مخاطب ایجاد شک و تردید
نمود !!!
و ملت ایران با چنین جانیانی 25 ساله که ساخته تا آتش زیر خاکستر شده و زدودن اساس این پلیدان منتظر بادی
باشد تا بنیادی ورجاوند ومقدسی را پی ریزی کنند.
تا بداند کافر و گبر و یهود کاندر این صندوق جز لعنت (خمینی) نبود
باز این مردم فریبان از کجا بار دگر با عبا و شا ل وعما مه بجولان آمده
پارسال از آسمان استاره می بارید هی هم کنون عمامه ها مانند نیسان آمده
اندر این قرن اتم نور تمدن در جهان پرتو افکن گشته گویا ماه تابان !!! آمده
لیک بهر ملت بدبخت این کشور ز نو شیخک ودرویش ورمال ودعاخوان آمده
هر کسی یک پارچه چلواری بسر پیچیده است در خیالش مثل سبحان سخندان آمده
نوحه خوان و بچه درویشان عمامه در سرش رهنمای مذهب و دین مسلمان آمد ه
داده بر ما انگلیسی ها ماشینی نو اخترا ع زین سبب ملا به ایران مثل باران آمده
فیلسوف های جهان در اختراعات جدید ما هم اندر اختراع تازه شیخا ن آمده
گر فتد کشتی ما روزی بگرداب بلا در نجاتش بینی ملا ورد گویان آمده
توپ و تانک و کشتی و طیاره از ملا بود بهر دفع دشمنان ملا به هیجا ن آمده
مملکت ویرانه گردد گر بما اندیشه نیست دربهشت ازبهر ما چون حور وغلمان آمده
کشور ما را ندارد کارخانه احتیاج علم وصنعت درجهان حرفی است هذیان آمده
شش هزار ساله ملت را ببین از جهل خویش در بر بیگانگان زار و پریشان آمده
دیدم اندر خواب یکشب از تمدن قدر مو از اروپا سوی ما افتان و خیزان آمده
لیک بدبختانه آنهم نیمه ره بد نا گهان هر دو همسایه هجوم آور به ایران آمده!!
ای وطن بر تو چه ها شد عاجزم ازشرح آن این قدر گویم تو را همسایه میهمان آمده
پنج سال این میهمان داری در آوردت ز پا ملت غمدید ه ات را عمر پا یان آمده
صد هزاران اندر این مدت ز فرزندان خویش دادی از دستت همه سلک شهیدان آمده
ای مقدس خاک ایران گشته مهرت نقش دل جان ما تا هست در راه تو قربان آمده!!
این اشعار را مرحوم( ) بمناسبت افزایش صنف ملا در ایران خصوصا" در خوی در سال 1342 سروده بود و
این اشعار را در سال 1357 به بنده هدیه کردند که از خاطرات خوب و فراموش نشدنی من می باشد یادش گرامی باد.
در 12 بهمن ماه سال 1357 مردم چنان آشفته بودند که گویا بایستی کسی برای آنها خط و مشی را تعیین کند هر
روز ترفند تازه برای فریفتن مردم طرح ریزی می کرد ترفندی که میزان آگاهی مردم را می سنجیدند برای طرح های آتی
که لازمه استیلا و تسلط بر ایران و غارت و چپاول منابع ایران بود. بدین منظور چندین روز بود که طرح مقدس جلوه
دادن خمینی برای مقبولیت در نزد عامه بود وبنا براین از وی چهره ای درست کرده بودند مبنی بر اینکه وی در ماه
در حال نماز دیده می شود وعامه مردم ساده چنان در یافتن وی در ماه از هم سبقت می گرفتن گویا برای یافتن ماه
اول و آخر رمضان!! و چنین بود بت کبیر(خمینی) امام شد البته از نوع ویژه ...
****************************************************************************
بنده در یکی از کلاسهای حوزه علمیه قم به دلیل تحقیقاتی که برای کتابم داشتم حضور یافته بودم و درس این کلاس در
مورد " انکار واقعیت " بود و ملای استاد این درس از 22 نفر طلبه و بعلاوه بنده مبحث درس را شروع کرد و همه
نفرات را به حیاط فیضیه دعوت کرد و کنار حوض توقف کرد و از یکی یکی نفرات و حتی از بنده نیز در مورد
محتویات داخل حوض پرسش کرد همه هم به اتفاق محتویات داخل حوض را آّب گفتند ولی این ملای
ترس!!!!(عوضی) باز عنادمی کرد که چیزی داخل حوض نیست !!!بلاخره بعد از 45 دقیقه!!!! ملا به حرف آمد و
گفت بایستی چنان بعضی ازمواقع بایستی حتی حقایق غیر قابل تردید را انکار کرد که در مخاطب ایجاد شک و تردید
نمود !!!
و ملت ایران با چنین جانیانی 25 ساله که ساخته تا آتش زیر خاکستر شده و زدودن اساس این پلیدان منتظر بادی
باشد تا بنیادی ورجاوند ومقدسی را پی ریزی کنند.
تا بداند کافر و گبر و یهود کاندر این صندوق جز لعنت (خمینی) نبود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر