من هم اعتراف می کنم !
نوشین
ما ایرانیان مردم مقلدی هستیم، پیر و جوان هم سرمان نمی شود. و برای آن که از قافله علم و هنر هم عقب نیافتیم، این تقلید را بصورت علمی و هنری در آورده ایم، و برایش دستور زبان خاصی هم نوشته ایم ، و شگرد هایی هم داریم که مانند فوت و فن استاد می باشد، و راز آن را جز به فرزندان خلف خود، برای هیچ کس بازگو نمی کنیم.
می گویند این تقلید با آمدن اسلام به ایران و مخصوصاً پیدایش تفکر شیعه در ایرانیان رشد کرد، و چنان در میان ما جا افتاد ؛ که با خون عجین شود و با جان بدر رود!
تملق که جای خود دارد در تک تک سلول های بدن ما موروثی و نهادینه شده و از ما ملتی متملق ساخته است. دروغ که جنگ افزار باستانی ما است، و صد البته همه پیامبران ما از عجم و عرب آنرا تقبیح کرده اند.
حالا پس از انقلا ب سال پنجاه و هفت که یک موج روشنگری از گوشه و کنار برخاسته است ، عده ای معتقدند که این هنر نیز با آمدن اسلام به سرزمین ما در آمده است، و لی نمی دانم چرا زنده یاد داریوش کبیر، در کتیبه اش آن را پس از دشمن و خشکسالی در رده سوم قرار داده بود. تا نباشد چیزکی داریوش نگوید چیز ها!
از هنگامی که در خردادماه گذشته، در کشورمان ایران سرو صدایی برخاست و جنبشی بوجود آمد که همه جهانیان را غافلگیر کرد. خواب عمیق خارج نشینانی که در سواحل عافیت لم داده بودند نیز آشفته شد. همگی ذوق زده و بلکه جوّ گیر شدند. بوی خوش آزادی مقام ، قدرت ، پول و تریاک سناتوری فرد اعلا، با حُقه وافورهای ناصرالدین شاهی، همه را به وجد آورد و اعلامیه های بلند و کوتاه میهن پرستانه، و نامه های سر گشاده و ته گشاده، به تقلید از یکدیگر به چپ و راست صادر کردند.
خوب این روز ها نامه نوشتن هم مجانی شده و خدا پدر سازنده کامپیوترو ایمیل را بیامرزد که همه را از پرداخت پول کاغذ، پاکت و تمبر معاف کرد ه است، و مهم تر از آن، دیگر نیازی هم نیست که تا اداره پست سر محل بروند، چون ممکن است در طول راه جان شریف این مبارزان راه آزادی که در بالا به تفصیل عرض شد بخطر بیافتد، و خدای ناکرده بلایی به سرشان بیاید و ناکام از دنیا بروند. چون پس از سرنگونی رژیم آخوند ها بی تردید از صادرات دختران زیبا روی ایرانی به خلیج فارس جلوگیری خواهد شد، و بالاخره باید کسانی که سال ها در خارج از کشور مبارزات اینترنتی انجام داده اند، و از تجربه سیاسی و وزارت و ریاست و مدیر کلی و برخوردار شده اند، پاسخگوی اقلام مازاد درون کشور باشند، که سالیان دراز در آرزوی آن حسرت کشیده اند.
پس از رجز خوانی های سیاسی و فراخوان نامه ها و نامه های بی سرو ته گشاده ای ، مانند نامه های " استاد پشم الدین جفا " و استاد " قولدنگ فرصت طلب زاده" و دیگر استادان و مبارزان و وارثان کفش و کلاه ، اکنون که دادگاه فرمایشی اسلامی در تهران در جریان است و متهمین که خود از فرزندان انقلاب هستند، زیر بار مهر ورزی اسلامی به رکوع و سجود رفته اند ، و هر یک بر دیگری پیشی جسته و دست به افشاگری و اعتراف می زنند. من هم که در خارج کشور نشسته ام برای همدردی و تقلید از آنان می خواهم اعتراف کنم.
من اعتراف می کنم که در انقلاب مخملی علیه رژیم مقتدر اسلامی شرکت داشته ام. ولی مخمل من رنگش آبی بوده است. من رنگی برای انقلاب مخملی در نظر نداشتم، چون سال ها است که به بیماری کوررنگی چشم دچار شده ام، و همه رنگ ها را سیاه و سفید می بینم، این مخمل را خانم از بازارچه ای که هفته ای سه بار در محل ما برپا می شود متری نیم دلاراز مسیو ژاکوب ( یعقوب) که هرهفته بساط تکه فروشی راه می اندازد خریداری کرد. اولش قصد انقلاب مخملی نداشتم و خانم سه متر از این پارچه را خریده بود که رومبلی خانه را که کهنه شده بود عوض کند، من پرسیدم متری چند خریدی گفت ارزان خریدم و پرسیدم چه رنگی است، خانم گفت رنگ آبی سلطنتی است. گفتم عجب این مسیو ژاکوب هم سلطنت طلب است؟ باز هم از این پارچه ها دارد ؟ خانم گفت برای چی می خواهی ؟ این بجز رومبلی بدرد کار دیگری نمی خورد. گفتم شما کاری نداشته باش، هفته بعد با هم برویم بازارچه یک توپ بخریم حتماً ارزانتر هم حساب خواهد کرد. هر چه باشد پدران این مسیو ژاکوب به کورش کبیر بدهکارند، و حالا می توانند کمی از بدهیشان را به فرزندان کورش باز پرداخت کنند. خانم که از این چیز ها سر در نمی آورد با غرولند رفت تا نماز ظهر و عصر را با هم بخواند.
پس از نماز آمد و پرسید حالا می خواهی با یک توپ مخمل چکار کنی؟ گفتم خودت جواب خودتو دادی ، می خواهم توپ در کنم!. خانم خندید گفت برو جانم خواب دیدی خیر باشه، آن موقع که توپ و تفنگ دستتان بود هیچی در نکردید، حالا تو دیار غربت یاد بازار مسگر ها افتادی! از قدیم گفته اند؛ لاف در غربت و گوز! در بازار مسگر ها صدا ندارد. گفتم حالا خواهی دید. بزودی به ایران بر می گردیم و شما هم دیگر نگران سر برج نخواهی بود. خانم از خنده ریسه رفت و گفت با توپ مخمل!؟ خانم پرسید؛ حالا اداره سوشیال پول این برج را ریخته است که می خواهی ولخرجی کنی ؟ گفتم بله دیروز از بانک پرسیدم گفتند ریختند.
بله من اعتراف می کنم که سال ها است، یعنی از زمانیکه به خارج پناهنده شدم، علیه جمهوری اسلامی در همه توطئه ها شرکت داشتم، و با سازمان های جاسوسی آمریکا و انگلیس رابطه داشتم، پول هم می گرفتم ، یواشکی به حسابم در بانک سویس می ریختند. روسها هم چند بار به من چشمک زدند، ولی راستش من چون هنوز نماز روزه ام را ترک نکرده ام نمی خواستم با این کافر های عرق خور و کالباس خور، هیچ رابطه ای داشته باشم، و در ضمن پولشان هم روبل بود و نمی شد مثل دلار و پاوند به سادگی خرج کرد . خانم که اصلاً با اینا میانه اش جور نیست میگه بوی خوک میدن ، خانم میگه فرانسوی ها شیک ترولی خیلی گدا هستند. اسرائیلی ها هم که از خودمون هستند و هنوز هم مدیون کورش کبیرند، و خیلی برای ایرانی ها دل می سوزانند ، و مرتب مرحوم هایده را به اونجا برای کنسرت دعوت می کردند.
من اعتراف می کنم که در همه گروه های اپوزیسیون، البته بهتر است بگویم قمپوزیسیون عضو بودم و هر جا آش بود من هم فراش بودم. و آنقدر در عمرم خیانت کرده ام که بهتر است اسم و فامیل خودم رو " خائن خیانت زاده " بگذارم.
من اعتراف می کنم که قرار بود با آقای موسوی انقلاب مخملی را بیاندازیم . آقای موسوی یک ایمیل به من زد و گفت بیا با هم انقلاب مخملی راه بیندازیم ، گفتم مهندس جان این کار ها خرج داره از کجا هزینه خرید مخمل را بیاوریم، گفت نگران نباش آقای هاشمی هم پشت قضیه است! منظورش همان آقای رفسنجانی است. خودمونی ها بهش می گند آقای " هاشمی " و گفت آقای کروبی هم از زمان امام تا حالا حق امام رو به جیب میزنه و پول زیاد داره، ولی دلش نمی آید خرج کند . فقط یک قلم سیصد میلیون از شهرام جزایری حق امام گرفت ! خلاصه آمریکایی ها هم یک بودجه بکلی سری! حول و حوش هفتاد و سه میلیون و دویست و هشتاد هزاردلار، در نظر گرفته اند که در ایران انقلاب مخملی راه بیاندازند. اونا هم یک قول هایی داده اند و گفتند باید ببینند کار ها چه جوری پیش خواهد رفت، و بعد سر کیسه رو شل خواهند کرد. گفتم باشه من هم میروم دنبال خرید مخمل ببینم چه می شود. گفتم مخمل های خارجی بهتر از این مخمل های چینی و روسی است....
دنباله اعترافات در روز های آینده
یادی از یار و مرد ی از جنس تاریخ جاودانه و ماندگار و باشکوه و سرفراز ایران زمین
یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۸
یکشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۸۸
آنچیزی که بیشتر زیبنده ملا جماعت است تا مردم ایران !!
آنچیزی که بیشتر زیبنده ملا جماعت است تا مردم ایران !!
دوستانی که سن و سا لی از آنها گذشته است ، با مرور در ذهن خود و یادآوری برخی
وقایع وحشتناک و جنایت باراوایل حکومت ملاها به جواب سوالاتی را که در مورد
عملکرد جانیا ن رژیم جمهوری اسلامی که در حواد ث اخیر انجام داده اند ، خواهند رسید.
اما نکته قابل توجه برای آندسته از دوستان جوانی که دوران اوایل حکومت ملایی را ندیده
-اند ومایل هستند ملا جماعت و مسلمان جماعت را بیشتر بشناسند اگر به آرشیو عملکرد
سرتاسر سیاه رژیم جمهوری اسلامی نگاهی بیاندازیم ،رکورد برخورداری از ننگ و شرم
ابدی تاریخ را صاحبان افکار اسلامی دوباره تصاحب کرده اند .
در دوران خمینی ، دختران بیگناه و پاکدامنی که به جرم هواداری از یک سازمان سیاسی
خاص و یا به علت داشتن افکار سیاسی مخالف با رژیم ، به فتوای خمینی کاملا مسلمان !!
که وی این فتاوی را از بطن احکام اسلام ناب محمدی استخراج کرده بودند و هدفی غیر از
رضایت الله تازیان و اجرای سنت محمد پیامبر تازیان نبود ،به اجرا گذاشتند.!!
دختران دستگیر شده و زندانی مخالف ، که به حکم بیدادگاه رژیم به اعدام محکوم شده
بود ند ، بر طبق فتوای اسلا می ( وخمینی ) این دختران بد بخت را قبل از اعدام ا ذ له
بکارت می کردند (*)
نکته جالب اینکه در آن زمان هم خمینی بود هم خامنه ای هم رفسنجانی هم کروبی وهم خاتمی
وهم میرحسین موسوی و... در اوج قدرت شیطانی خود بودند و فرمان می راندند و از نکته به
نکته قضایا و فجایح که اتفاق می افتاد ازنزدیک خبر داشتند وچه بسا پای حکم اعدام جوانان
ایرانی ، امضاء همه این آقایا ن موجود میباشد.
بنابراین قضیه تجاوز به دختران و پسران دستگیر شده که در جریان اعتراضات گسترده مردم بر
علیه رژِیم جمهوری اسلامی انجام یافته ، جنایت تازه ای نبوده که در طول دوران غصب ایران
برای اولین بار توسط رژیم و جانیان آنهاانجام گرفته ، بلکه لوث شدن این جنایات مستمر رژیم
که در طول حکومت اش برمردم ایران انجام داده ، حکا یت چگونگی افکار حاکمیت ملایی بر
مردم ایران میباشد ، که البته دیر به اطلاع وآگاهی مردم دنیا رسیده ، تا تمام مردم دنیا شیوه های
حکومت اسلامی و غنای آموزه های اسلامی را بهتر بشناسند.
و این موضوع بایستی از چند بعد بررسی شود :
اولین نکته مهم این است این جنایت بر تمام مردم دنیا انجام یافته نه فقط به ملت ایران و آمران و
عاملان که این جنایت علیه بشریت را انجام داده ا ند با دقت و کار کارشناسی و با بررسی
شناخت و روحیات مردم ایران دست به این جنایت زده اند.
دومین نکته مهم آسیب دید گان این جنایات با توجه به فرهنگ مردم ایران در شرم وحیاء خو د
اسیر گشته و گوشه کنج و عزلت انتخاب می کنند یعنی این جنایات بایستی از دید مردم ایران
بررسی گردد نه از چشم و نگاه دیگرملت ها(مردم برخی از کشور ها به راحتی می توانند حتی
در جلوی دوربین مخاطب به هزاران و میلیون ها نفراعتراف کنند که مورد تجاوز و آزار جنسی
قرار گرفته اند ) بنابراین انتخاب این جنایت توسط رژیم علاوه بر نشان دادن خلق خوی متوحش
مسلما نی رژیم ، که حاضرند برای دوام و بقاء عمر ننگین حکومت خود دست به هر جنایتی بزنند ،
بنابر این , نوع و نحوه جنایت فوق حساب شده و آگاهانه میباشد.
نکته سوم به خوبی نشانگر ماهیت اصلی و ذاتی ملاها و مسلمانان را بیان میکند ، آموزه ها و
تعالیم که اسلام به اینها ( مسلمانان ) یاد داده ، در حد تجاوز و قتل و دزدی مال مردم و... بوده
و نه بیشترو درنهایت رژیم بی حیا و بی آبروی ملایی وقیحانه به صورت مردم نگاه کرده واز
جمله ها و ادبیات اخلاق اسلامی در سخنانشان استفاده می کنند و زنا و لواط را گناه کبیره
می دانند (**).
در اصل رژیم جمهوری اسلامی و عاملان این جنایت علیه بشریت بخوبی آگاهی داشتند که هیچ
یک ازآسیب دیدگان این جنایت بخاطر آبروی خود هرگز از دست این جنایتکاران مسلمان شکایتی
نخواهند کرد و البته اگر شکایتی هم بخواهند بکنند با چه تضمین جانی و به کجا و از دست چه
کسانی به چه کسی شکایت کنند؟.... نکته مهمی میباشد که از دید صاحب نظران پنهان نخواهد ماند.
***********************************
(*): بر طبق این فتوی و حکم اولیه اسلامی ، اگر دختری به جرم دشمنی با الله محاکمه شود و
به اعدام محکوم شود قبل از اعدام به خاطر اینکه این دختر پاک دامن و باکره می باشد ، بنابر
این اگر دختری باکره اعدام شود آن دختربه بهشت می رود و با تو جه به تفکرات باطل تازیا ن
و مسلمانان که به گذشته های جهالت اجداد تازیان و چگونگی آموزه های اساسی اسلام پر مدعا بر
می گردد به حکم صریح اسلا م وتایید به اصطلاح فقه های کیش اسلام دختر یا دختران بدبخت
را قبل از اعدام ا ذ له بکارت می کردند . رجوع شود به احکام اولیه اسلام(*)
(**):چنانچه در تاریخ اسلام حتی در زمان حیات محمد گرسنگان و متوحشان مسلمان هنگامی
که به منطقه ای یورش بردند در صورت پیروزی در آن نبرد زنان و دختران و پسران جوان
جزء غنایم جنگی بوده و نکته جالب اینکه در تاز نامه( قرآن ) و یا توصیه های خود محمد در
قالب حدیث ها و روایت ها زنا و لواط را جزء گناهان کبیره دانسته و برای آن داستان های از
احوال اقوام پیشین که علت نابودی آن قومها را گرویدن به زنا و لواط بیان میکند ، آورده .
و جالب آنکه خود محمد بدست یکی از این زنان که مسلمانان شوی و پسرش را در مقابل
دیدگانش کشته بودند ، برای گرفتن انتقام وبا سود جستن از وجاهت وزیبای خود ، ضعف
اراده محمد ، محمد آن زن زیبا روی را جزء غنیمت خود درآورد و زن در اولین فرصت
بدست آمده با ریختن زهر به غذای محمد وی را مسموم وپس از سه روز محمد پیامبر تازیان
بر اثر این حادثه مرد!! نه بر اثر کهولت سنی!!(**)
(***) : درسالهای 1359- 1358 روبروی محل فعلی استانداری آذربایجانشرقی، اداره
پست سابق و بنیاد شهید قرار داشت و البته داخل این نهانخانه به اصطلاح بنیاد شهید ،
حکایت ها و گفتنی های زیادی وجود دارد که بایستی نسل جوان با آن آشنا بشوند در این
محل بنیاد شهید زندانهای انفرادی زیادی وجود داشتند که در جریان قیام خلق مسلمان تبریز
به هواداری از آقای شریعتمداری افراد با آبروی زیادی را در آن مکان ها بی آبرو کردند
یا درخیابان دانشسرا نرسیده به میرزا رضا دالانی محل سابق رادیو تبریز ( آسلانسیا ) که
در اختیار بنیاد شهید بود ودر این مکان چه جنایت هایی که انجام نشده چه جوان هایی را که
درآنجا به تیر نبستند چه بانوان پاک دامنی که فقط به جرم بیرون گذاشتن چند تار موی سر
از روسری توسط یونس اصمعی ها در آنجا بی آبرو نشده اند یا در محل فعلی بیمارستان
چشم علوی محل سابق حزب رستاخیز که در آن زمان محل تجمع افراد حزب خلق مسلمان
بودچه خانواده های را به گلوله نبستند و چه دختران نامزدی را که به جرم اینکه پدر یا برادر
وی طرفدار شریعتمدار بود ، به حکم سید حین موسوی تبریزی که بیشتر با مجید کوزه گر
معرف مردم تبریزمیباشند !!! در پیش چشم صدها نفر مورد تجاوز قرار گرفت یا آخر
لاله زار که محل فعلی سمعی بصری سپاه می باشد و..... (***)
دوستانی که سن و سا لی از آنها گذشته است ، با مرور در ذهن خود و یادآوری برخی
وقایع وحشتناک و جنایت باراوایل حکومت ملاها به جواب سوالاتی را که در مورد
عملکرد جانیا ن رژیم جمهوری اسلامی که در حواد ث اخیر انجام داده اند ، خواهند رسید.
اما نکته قابل توجه برای آندسته از دوستان جوانی که دوران اوایل حکومت ملایی را ندیده
-اند ومایل هستند ملا جماعت و مسلمان جماعت را بیشتر بشناسند اگر به آرشیو عملکرد
سرتاسر سیاه رژیم جمهوری اسلامی نگاهی بیاندازیم ،رکورد برخورداری از ننگ و شرم
ابدی تاریخ را صاحبان افکار اسلامی دوباره تصاحب کرده اند .
در دوران خمینی ، دختران بیگناه و پاکدامنی که به جرم هواداری از یک سازمان سیاسی
خاص و یا به علت داشتن افکار سیاسی مخالف با رژیم ، به فتوای خمینی کاملا مسلمان !!
که وی این فتاوی را از بطن احکام اسلام ناب محمدی استخراج کرده بودند و هدفی غیر از
رضایت الله تازیان و اجرای سنت محمد پیامبر تازیان نبود ،به اجرا گذاشتند.!!
دختران دستگیر شده و زندانی مخالف ، که به حکم بیدادگاه رژیم به اعدام محکوم شده
بود ند ، بر طبق فتوای اسلا می ( وخمینی ) این دختران بد بخت را قبل از اعدام ا ذ له
بکارت می کردند (*)
نکته جالب اینکه در آن زمان هم خمینی بود هم خامنه ای هم رفسنجانی هم کروبی وهم خاتمی
وهم میرحسین موسوی و... در اوج قدرت شیطانی خود بودند و فرمان می راندند و از نکته به
نکته قضایا و فجایح که اتفاق می افتاد ازنزدیک خبر داشتند وچه بسا پای حکم اعدام جوانان
ایرانی ، امضاء همه این آقایا ن موجود میباشد.
بنابراین قضیه تجاوز به دختران و پسران دستگیر شده که در جریان اعتراضات گسترده مردم بر
علیه رژِیم جمهوری اسلامی انجام یافته ، جنایت تازه ای نبوده که در طول دوران غصب ایران
برای اولین بار توسط رژیم و جانیان آنهاانجام گرفته ، بلکه لوث شدن این جنایات مستمر رژیم
که در طول حکومت اش برمردم ایران انجام داده ، حکا یت چگونگی افکار حاکمیت ملایی بر
مردم ایران میباشد ، که البته دیر به اطلاع وآگاهی مردم دنیا رسیده ، تا تمام مردم دنیا شیوه های
حکومت اسلامی و غنای آموزه های اسلامی را بهتر بشناسند.
و این موضوع بایستی از چند بعد بررسی شود :
اولین نکته مهم این است این جنایت بر تمام مردم دنیا انجام یافته نه فقط به ملت ایران و آمران و
عاملان که این جنایت علیه بشریت را انجام داده ا ند با دقت و کار کارشناسی و با بررسی
شناخت و روحیات مردم ایران دست به این جنایت زده اند.
دومین نکته مهم آسیب دید گان این جنایات با توجه به فرهنگ مردم ایران در شرم وحیاء خو د
اسیر گشته و گوشه کنج و عزلت انتخاب می کنند یعنی این جنایات بایستی از دید مردم ایران
بررسی گردد نه از چشم و نگاه دیگرملت ها(مردم برخی از کشور ها به راحتی می توانند حتی
در جلوی دوربین مخاطب به هزاران و میلیون ها نفراعتراف کنند که مورد تجاوز و آزار جنسی
قرار گرفته اند ) بنابراین انتخاب این جنایت توسط رژیم علاوه بر نشان دادن خلق خوی متوحش
مسلما نی رژیم ، که حاضرند برای دوام و بقاء عمر ننگین حکومت خود دست به هر جنایتی بزنند ،
بنابر این , نوع و نحوه جنایت فوق حساب شده و آگاهانه میباشد.
نکته سوم به خوبی نشانگر ماهیت اصلی و ذاتی ملاها و مسلمانان را بیان میکند ، آموزه ها و
تعالیم که اسلام به اینها ( مسلمانان ) یاد داده ، در حد تجاوز و قتل و دزدی مال مردم و... بوده
و نه بیشترو درنهایت رژیم بی حیا و بی آبروی ملایی وقیحانه به صورت مردم نگاه کرده واز
جمله ها و ادبیات اخلاق اسلامی در سخنانشان استفاده می کنند و زنا و لواط را گناه کبیره
می دانند (**).
در اصل رژیم جمهوری اسلامی و عاملان این جنایت علیه بشریت بخوبی آگاهی داشتند که هیچ
یک ازآسیب دیدگان این جنایت بخاطر آبروی خود هرگز از دست این جنایتکاران مسلمان شکایتی
نخواهند کرد و البته اگر شکایتی هم بخواهند بکنند با چه تضمین جانی و به کجا و از دست چه
کسانی به چه کسی شکایت کنند؟.... نکته مهمی میباشد که از دید صاحب نظران پنهان نخواهد ماند.
***********************************
(*): بر طبق این فتوی و حکم اولیه اسلامی ، اگر دختری به جرم دشمنی با الله محاکمه شود و
به اعدام محکوم شود قبل از اعدام به خاطر اینکه این دختر پاک دامن و باکره می باشد ، بنابر
این اگر دختری باکره اعدام شود آن دختربه بهشت می رود و با تو جه به تفکرات باطل تازیا ن
و مسلمانان که به گذشته های جهالت اجداد تازیان و چگونگی آموزه های اساسی اسلام پر مدعا بر
می گردد به حکم صریح اسلا م وتایید به اصطلاح فقه های کیش اسلام دختر یا دختران بدبخت
را قبل از اعدام ا ذ له بکارت می کردند . رجوع شود به احکام اولیه اسلام(*)
(**):چنانچه در تاریخ اسلام حتی در زمان حیات محمد گرسنگان و متوحشان مسلمان هنگامی
که به منطقه ای یورش بردند در صورت پیروزی در آن نبرد زنان و دختران و پسران جوان
جزء غنایم جنگی بوده و نکته جالب اینکه در تاز نامه( قرآن ) و یا توصیه های خود محمد در
قالب حدیث ها و روایت ها زنا و لواط را جزء گناهان کبیره دانسته و برای آن داستان های از
احوال اقوام پیشین که علت نابودی آن قومها را گرویدن به زنا و لواط بیان میکند ، آورده .
و جالب آنکه خود محمد بدست یکی از این زنان که مسلمانان شوی و پسرش را در مقابل
دیدگانش کشته بودند ، برای گرفتن انتقام وبا سود جستن از وجاهت وزیبای خود ، ضعف
اراده محمد ، محمد آن زن زیبا روی را جزء غنیمت خود درآورد و زن در اولین فرصت
بدست آمده با ریختن زهر به غذای محمد وی را مسموم وپس از سه روز محمد پیامبر تازیان
بر اثر این حادثه مرد!! نه بر اثر کهولت سنی!!(**)
(***) : درسالهای 1359- 1358 روبروی محل فعلی استانداری آذربایجانشرقی، اداره
پست سابق و بنیاد شهید قرار داشت و البته داخل این نهانخانه به اصطلاح بنیاد شهید ،
حکایت ها و گفتنی های زیادی وجود دارد که بایستی نسل جوان با آن آشنا بشوند در این
محل بنیاد شهید زندانهای انفرادی زیادی وجود داشتند که در جریان قیام خلق مسلمان تبریز
به هواداری از آقای شریعتمداری افراد با آبروی زیادی را در آن مکان ها بی آبرو کردند
یا درخیابان دانشسرا نرسیده به میرزا رضا دالانی محل سابق رادیو تبریز ( آسلانسیا ) که
در اختیار بنیاد شهید بود ودر این مکان چه جنایت هایی که انجام نشده چه جوان هایی را که
درآنجا به تیر نبستند چه بانوان پاک دامنی که فقط به جرم بیرون گذاشتن چند تار موی سر
از روسری توسط یونس اصمعی ها در آنجا بی آبرو نشده اند یا در محل فعلی بیمارستان
چشم علوی محل سابق حزب رستاخیز که در آن زمان محل تجمع افراد حزب خلق مسلمان
بودچه خانواده های را به گلوله نبستند و چه دختران نامزدی را که به جرم اینکه پدر یا برادر
وی طرفدار شریعتمدار بود ، به حکم سید حین موسوی تبریزی که بیشتر با مجید کوزه گر
معرف مردم تبریزمیباشند !!! در پیش چشم صدها نفر مورد تجاوز قرار گرفت یا آخر
لاله زار که محل فعلی سمعی بصری سپاه می باشد و..... (***)
پنجشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۸
پیام شاهزاده رضا پهلوی به مناسبت سالگرد جنبش ۱۸ تیر
پیام رضا پهلوی به مناسبت سالگرد جنبش ۱۸ تیر
چهارشنبه 17 تير 1388
به نام ایران و به نام ندای آزادی ایران
از خداوند بزرگ سپاسگزارم که به این سرزمین جوانانی عطا کرده است، که هم خردمندند، هم دلیر، هم تشنۀ آزادی اند و هم جویندۀ راستی و حق. از پدران و مادران ایران زمین از ژرفنای وجودم سپاسگزارم که در سیاه ترین دوران ها، روشن اندیش ترین فرزندان را پرورده اند.
هم میهنانم،
ده سال پیش از این، در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، تاریک اندیشانِ چیره بر میهن، فریاد آزادی خواهی و حق طلبی جوانان ما را به وحشیانه ترین وجه سرکوب کردند. در آن روزها، سردمداران رژیم، چون همۀ ستم گران تاریخ، براین خیال باطل بودند که با خشونت کور می توان «خواست معطوف به آزادی» را نابود کرد. امروز اما جهان شاهد این است که آن «فریاد بزرگ»، نه تنها نمرده است، بلکه هزاران بار زنده تر از پیش، در آسمان ایران زمین طنین افکن شده است.
دانشجویان، کارگران، آموزگاران، روحانیان و سپاهیان ایران زمین!
«ارزش های جهان شمول» چون «آزادی وجدان»، «برابری زن و مرد» و «حق آزادی بیان»، ارزش هایی «فراملی»، «غیرنسبی» و «جاودانی» اند که هرگز نمی توان سرکوب شان کرد. از این رو دیری نخواهد گذشت که ما ایرانیان نیز، با یاری و همدوشی یکدیگر، چون دیگر ملت های آزاد جهان، یکایک این «ارزش های بنیادین» را در چارچوب یک «قانون اساسی نوین»، پایۀ زیست سیاسی قرار خواهیم داد.
ایرانیان، نبرد امروز ما با این حکومت «ستم گر»، جز برای «آزادی» و «مردم سالاری» نیست. روشن است که این نبرد، که نبردی است به دور از خشونت و مبتنی بر والاترین ارزش های انسانی، برای ابراز وجود خود نیاز به جواز ندارد.
هم میهنانم،
شما با اعتراض های متمدنانه و پیوسته اتان به جهان نشان دادید که برای «حکومت کودتایی» حقانیتی قائل نیستید و دولت زورمدار و مردم ستیزی را که «تقدس صندوق رای» را لگدمال کرده است، به رسمیت نمی شناسید.
با در نِگر گرفتن همۀ این امور، آشکار است که هرگونه راه پیمایی و دادخواهی، که بنا بر «روح تمدن پر شکوه ایرانی» مسلما به دور از هرگونه خشونت خود خواسته انجام می گیرد، نیاز به مجوز از هیچ نهادی ندارد.
و در اینجا، من، به مسئولان درجه اول این جمهوری ضد اسلامی و ضد ایرانی گوشزد می کنم که مردم ایران زمین، به عنوان یگانه مالکان این آب و خاک، مجاز و مختارند که تا رسیدن به آزادی کامل، در هر نقطه از سرزمین خود و در هرگاه که خود مایلند و تشخیص می دهند، به خیابان ها و میدان ها آمده، دست در دست، و دوش به دوش یکدیگر، صدای دادخواهانۀ خود را به گوش جهان برسانند. به خود آیید، دست از ویرانی برکشید، فریاد آزادی را بشنوید، و از سر راه مردم کنار بروید.
ایرانیان، پایداری و همبستگی میلیونی شما مافیای حکومتی و دستگاه های سرکوبگراش را به هراس انداخته است. حکومت اسلامی امروز در بدترین شرایط روحی به سر می برد، در حالی که پیکار هوشمندانۀ ملی در آستانۀ فازی نوین قرارگرفته است.
هم میهنانم، امروز پیکار ملی می رود تا در این فاز نوین، فرای راه پیمایی های خیابانی و شعارهای شبانه، سلسله اعصاب رژیم را نیز هدف قرار دهد. فازی که در آن، هسته های مقاومت مردمی در سراسر کشور و در میان همۀ طیف های اجتماعی تشکیل شده و مبارزه، از طریق انجام اعتصابات سراسری، گام به گام، تا فروپاشی کامل و نهایی رژیم و برافرازی یک حکومت مردمی، قانونی و مدرن، به پیش برده می شود. من، برای رسیدن شما به این هدف عالی و غرورآفرین، با تمام توان با شما خواهم بود.
خداوند نگهدار ایران و ایرانی باد
رضا پهلوی
چهارشنبه 17 تير 1388
به نام ایران و به نام ندای آزادی ایران
از خداوند بزرگ سپاسگزارم که به این سرزمین جوانانی عطا کرده است، که هم خردمندند، هم دلیر، هم تشنۀ آزادی اند و هم جویندۀ راستی و حق. از پدران و مادران ایران زمین از ژرفنای وجودم سپاسگزارم که در سیاه ترین دوران ها، روشن اندیش ترین فرزندان را پرورده اند.
هم میهنانم،
ده سال پیش از این، در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، تاریک اندیشانِ چیره بر میهن، فریاد آزادی خواهی و حق طلبی جوانان ما را به وحشیانه ترین وجه سرکوب کردند. در آن روزها، سردمداران رژیم، چون همۀ ستم گران تاریخ، براین خیال باطل بودند که با خشونت کور می توان «خواست معطوف به آزادی» را نابود کرد. امروز اما جهان شاهد این است که آن «فریاد بزرگ»، نه تنها نمرده است، بلکه هزاران بار زنده تر از پیش، در آسمان ایران زمین طنین افکن شده است.
دانشجویان، کارگران، آموزگاران، روحانیان و سپاهیان ایران زمین!
«ارزش های جهان شمول» چون «آزادی وجدان»، «برابری زن و مرد» و «حق آزادی بیان»، ارزش هایی «فراملی»، «غیرنسبی» و «جاودانی» اند که هرگز نمی توان سرکوب شان کرد. از این رو دیری نخواهد گذشت که ما ایرانیان نیز، با یاری و همدوشی یکدیگر، چون دیگر ملت های آزاد جهان، یکایک این «ارزش های بنیادین» را در چارچوب یک «قانون اساسی نوین»، پایۀ زیست سیاسی قرار خواهیم داد.
ایرانیان، نبرد امروز ما با این حکومت «ستم گر»، جز برای «آزادی» و «مردم سالاری» نیست. روشن است که این نبرد، که نبردی است به دور از خشونت و مبتنی بر والاترین ارزش های انسانی، برای ابراز وجود خود نیاز به جواز ندارد.
هم میهنانم،
شما با اعتراض های متمدنانه و پیوسته اتان به جهان نشان دادید که برای «حکومت کودتایی» حقانیتی قائل نیستید و دولت زورمدار و مردم ستیزی را که «تقدس صندوق رای» را لگدمال کرده است، به رسمیت نمی شناسید.
با در نِگر گرفتن همۀ این امور، آشکار است که هرگونه راه پیمایی و دادخواهی، که بنا بر «روح تمدن پر شکوه ایرانی» مسلما به دور از هرگونه خشونت خود خواسته انجام می گیرد، نیاز به مجوز از هیچ نهادی ندارد.
و در اینجا، من، به مسئولان درجه اول این جمهوری ضد اسلامی و ضد ایرانی گوشزد می کنم که مردم ایران زمین، به عنوان یگانه مالکان این آب و خاک، مجاز و مختارند که تا رسیدن به آزادی کامل، در هر نقطه از سرزمین خود و در هرگاه که خود مایلند و تشخیص می دهند، به خیابان ها و میدان ها آمده، دست در دست، و دوش به دوش یکدیگر، صدای دادخواهانۀ خود را به گوش جهان برسانند. به خود آیید، دست از ویرانی برکشید، فریاد آزادی را بشنوید، و از سر راه مردم کنار بروید.
ایرانیان، پایداری و همبستگی میلیونی شما مافیای حکومتی و دستگاه های سرکوبگراش را به هراس انداخته است. حکومت اسلامی امروز در بدترین شرایط روحی به سر می برد، در حالی که پیکار هوشمندانۀ ملی در آستانۀ فازی نوین قرارگرفته است.
هم میهنانم، امروز پیکار ملی می رود تا در این فاز نوین، فرای راه پیمایی های خیابانی و شعارهای شبانه، سلسله اعصاب رژیم را نیز هدف قرار دهد. فازی که در آن، هسته های مقاومت مردمی در سراسر کشور و در میان همۀ طیف های اجتماعی تشکیل شده و مبارزه، از طریق انجام اعتصابات سراسری، گام به گام، تا فروپاشی کامل و نهایی رژیم و برافرازی یک حکومت مردمی، قانونی و مدرن، به پیش برده می شود. من، برای رسیدن شما به این هدف عالی و غرورآفرین، با تمام توان با شما خواهم بود.
خداوند نگهدار ایران و ایرانی باد
رضا پهلوی
شنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۸
خلاصه گزارش چتم هاوس
چتم هواس مؤسسه ایست پراعتبار که نتایج ارا ئه شده تحقیقات آن در مورد مسائل گوناگون بارها در آژانس های خبری جمهوری اسلامی ایران منعکس شده است. مطالعه خلاصه شده آن مسائلی را مطرح میکند که بطور واضحی نشان میدهد که حقوق ملت ایران چه لر وچه تهرانی ، خوزستانی ویا آذربایجانی زیر پا گذاشته شده.
تحقیقات دانشگاه کلمبیا که آقای احمدی نژاد در آن سخنرانی کرده اند از طریق دیگری ولی کاملاً علمی ثابت کرده است که: تمام اين موارد به وقوع يک تقلب بزرگ و سازمانيافته اشاره دارند و بسياری از صاحبنظران احتمال می دهند که نتايج آرا به شکل پنهانی توسط وزارت کشور دستکاری شده است. البته علاوه بر شواهد مطرح شده ما می توانيم بر اساس جمعبندی و تحليل سيستماتيک از ارقام وجود تقلب را ثابت کنيم
بالای صد در صد آراء در استانهای یزد و مازندران و 90 در صد به بالا در چندین استان دیگر نه از نظر تاریخی ونه از نظر آماری ممکن است و باعث بر محالات شده بگونه ای که آقای احمدی نژاد حتی آرای اصلاح طلبان را هم بدست آورده اند. این در زمانی ایست که وزارت کشور و شورای نگهبان اعلام کردند که بیش از سه میلیون رأی اضافه وجود دارد ولی شورای نگهبان و رهبری با وجود چنین اهمالکاری هنگفتی ، از نظر قضائی اثر جرمی که واضح است و قطعاً نشانه به ساختن و و پرداختن بیشتر میدهد مثل همیشه دلیل میآورد که لزومی به ابطال نیست بمانند اینکه بگویند دزد را گرفته ایم میدانیم دزد است ، ولی دلیلی به محاکمه دزد نیست.
ملتی میگویند ما به عنوان اصلاح طلب و طرفداران اصلاح طلبان یا در مخالفت با آقای احمدی نژاد به ایشان رأی نداده ایم ، کارشناسان ایرانی و خارجی همه میگویند آرای ایشان ممکن نیست. زمانی که یک سازمانی و یا شورائی حقوقی به مانند شورای نگهبان نادرستی در یک حرکت و حقوق ملی میبیند آثار جرم را باید دلیل بداند و انحلال انتخابات را اعلام کند و یا حداقل تحقیقات حقوقی گسترده ای را شروع کند . آیا بیشتراز سه میلیون رأی اضافی کافی نیست . ولی از شورای نگهبان انتظار داشتن ،در شرایطی که خود را گذاشته اند، بمانند انتظار عدالت از شریک جرم است. آقایان که فقیه وحقوقدان هستند می دانند بی عدالتی چه نتایج وخیمی به بار خواهد داشت
حفظ حقوق اولیه یک ملت باعث برحفاظت در ثروت ملی و اموال عمومی و مملکتی میشودکه بر اساس قانون اداره میشود. چوب بی قانونی گریبان دولتی را میگرد که در ادعا با فساد، گسترده ترین فساد اداری را در تاریخ ایران نوین را باعث شده. ما نه بره هستیم نه مقلد از حضور حق منبع حقیقت مطلق، جانمان امکان به سرور وسروش یافته است. ممکن نیست به این حکومت اجازه بدهیم حقوق ما را اینچنین ضایع کند. جان از اوست حق از اوست از او آمده ایم وبه او رجوع خواهیم کرد .انا لله و انا اليه راجعون. بار دیگر مسئولین امر را به هوشمندی دعوت میکنم.ما نه خیال انقلاب داریم و نه خیال مبارزه مسلحانه. چرا میگذارید برای حفظ مدیر نالایقی مثل آقای احمد نژاد کار به اینجا بکشد. چرا در واقیعت فرزندان نزدیک به انقلاب و امتحان پس داده شک دارید . بر کدامین پایه خواهید ایستاد که مافیای قدرت و فرصت طلب آقای احمدی نژاد آنرا به لجن نکشاند .
. هم وطنان گرامی صدای ندا بمانند موجی الهی سراسر گیتی را در بر گرفته است. بگذارید حیات معصوم و فرشته وارش در ما ریشه های ایستادگی و اتحاد را جاودانه بگونه ای بدمد که حکومت حس کند ما هرگز ، لحظه ای از حق خود نخواهیم ،فرزانه و پرخرد بی باکیم ، روحمان جاودانه راهمان عشاقانه و در کنار استقامت قهرمانانه سید موسوی با هوشمندی وحرکتی مسالمت آمیز فصل دیگری را در تاریخ آزادی طلبی کشورمان بازخواهیم کرد.
درود بر شما برگزیدگان پر افتخار ملت ایران
--------------------------------------------------------------------------------
خلاصه گزارش چتم هاوس
چتم هاوس، موسسه غیر وابسته امور بین الملل بریتانیا در گزارشی به تحلیل نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران بر مبنای آمار اعلام شده از سوی وزارت کشور پرداخته است.
این گزارش به سرپرستی علی انصاری، مدیر مرکز مطالعات ایرانی دانشگاه سنت اندروز و با همکاری دانیل برمن و توماس رینتول از همین مرکز تهیه شده است.
این گزارش بر مبنای آمار استان به استان اعلام شده وزارت کشور در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری و آمار رسمی مرکز آمار ایران در سال 2006 تهیه شده است.
گزارش این موسسه تحقیقاتی بریتانیا می گوید که در دو استان مازندران و یزد که از آنها به عنوان دو استان محافظه کار یاد کرده، درصد مشارکت مردم بیش از صد درصد گزارش شده است.
در سطح استانی نیز هیچ ارتباطی میان افزایش مشارکت با چرخش آرا به سوی محمود احمدی نژاد دیده نمی شود که این مساله، تصور موجود مبنی بر پیروزی آقای احمدی نژاد با حضور گسترده اکثریت خاموش محافظه کار را با چالش مواجه می کند.
طبق این گزارش، در یک سوم استان ها، نتایج رسمی اعلام شده نیازمند آن است که آقای احمدی نژاد نه تنها آرا تمام محافظه کاران دور قبل، بلکه آرا میانه روها و تمام رای دهندگان جدید را علاوه بر 44 درصد آرا رای دهندگان اصلاح طلبان را به دست آورده باشد.
این گزارش می گوید در سال 2005، به مانند سال 2001 و سال 1997 کاندیداهای محافظه کار و به خصوص محمود احمدی نژاد آشکارا در مناطق روستایی فاقد محبوبیت بود. این که نواحی روستایی همواره به محافظه کاران رای می دهند، یک توهم است. این ادعا که امسال هم آقای احمدی نژاد بیشتر آرای مناطق روستایی را از آن خود کرد، بر خلاف این داده ها است.
بی نظمی ها در میزان مشارکت آرا
در دو استان میزان مشارکت فراتر از صد درصد است و در چهار استان نیز این میزان بالای نود درصد گزارش شده است. هیچ ارتباطی میان افزایش تعداد شرکت کنندگان و چرخش آرا به سمت آقای احمدی نژاد دیده نمی شود.
در سال 2005 و در انتخابات آن دوره، شکافی میان میزان مشارکت دیده می شد. در هفت استان ایران میزان مشارکت زیر شصت درصد و در ده استان بالای هفتاد درصد بود. در سال 2009 تنها دو استان زیر زیر هفتاد درصد است و 24 استان دیگر بالای هشتاد درصد گزارش شد. با این آمار تفاوت های منطقه ای در میزان مشارکت دیگر دیده نمی شود.
طبق گزاش چتم هاوس، ارتباط چشمگیری میان افزایش مشارکت مردم در انتخابات در یک استان و چرخش آرا به سمت آقای احمدی نژاد دیده نمی شود. فقدان این ارتباط باعث می شود تا این استدلال که آرا اکثریت محافظه کاران خاموش باعث پیروزی محمود احمدی نژاد شده، با مشکل رو به رو شود.
این گزارش می گوید در مورد آمار اعلام شده نیز نگرانی هایی وجود دارد. در دو استان یزد و مازندران، نتایج اعلام شده نشان می دهد که آرا به صندوق ریخته شده در روز انتخابات، بیشتر از میزان واجدان شرایط است و در چهار استان میزان مشارکت بیش از نود درصد است.
این گزارش می افزاید در کشوری که استفاده از رای مردگان مرسوم است، استفاده از شناسنامه متوفیان برای ریختن رای بیشتر به صندوق ها به صورت گسترده در جریان است. این امر مشکل ساز است اما غیر منتظره نیست. چنین مشکلی با احمدی نژاد شروع نشده است.
رای احمدی نژاد از کجا آمد؟
گزارش چتم هاوس می گوید طبق آمار رسمی اعلام شده، آقای احمدی نژاد در این انتخابات سیزده میلیون رای بیشتر از دوره پیش به دست آورده است.
با فرض اینکه او توانسته تمامی 11.5 میلیون رای سال 2005 خود را نگه دارد، این سیزده میلیون رای اضافی از سه منبع می تواند به دست آید.
حدود 10.6 میلیون شهروندی که در سال 2005 رای ندادند اما در این انتخابات شرکت کردند.
6.2 میلیون نفری که در انتخابات دور پیش به رفسنجانی رای دادند.
10.4 میلیون نفری که در دور پیشین انتخابات به نامزدهای اصلاح طلب رای دادند.
برای اینکه این آمار اعلام شده درست باشد، آقای احمدی نژاد باید تمام رای دهندگان جدید را به خود جذب می کرد، آرای هاشمی رفسنجانی را به خود اختصاص می داد و 44 درصد آرا رای دهندگان به اصلاح طلبان در دوره پیش را از آن خود می کرد.
طبق گزارش چتم هاوس، این نکته حائز اهمیت است که در برخی از استان ها، مهدی کروبی، روحانی اصلاح طلب در سال 2005 رای بالایی به دست آورد و آمار اعلام شده دولتی حاکی از آن است که حامیان دور پیشین او این بار به او یا آنگونه که انتظار می رفت به میرحسین موسوی رای نداده اند و به آقای احمدی نژاد متمایل شده اند.
برای بسیاری از اصلاح طلبان این وضعیت غیر محتمل است. مهدی کروبی یک اصلاح طلب شناخته شده و معروف است و دیدگاههایی بر خلاف آقای احمدی نژاد در مسایل سیاسی، فرهنگی، آزادی ها، مدیرین اقتصادی و سیاست خارجی دارد.
آیا مناطق روستایی نشین از احمدی نژاد حمایت می کنند؟
اگرچه بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که قبل و پس از انتخابات اخیر آقای احمدی نژاد در مناطق روستایی محبوب و پرطرفدار بوده اما آمار انتخابات سال 2005 این امر را نشان نمی دهد. بلکه آمار انتخابات دور پیش نشان می دهد که آقای احمدی نژاد رای خود را در آن سال عمدتا از مناطق شهری و حومه شهری به دست آورد.
طبق گزارش چتم هاوس، آمار نشان می دهد که بر خلاف آنچه رسانه های غربی می گویند روستانشینان، هوادار محمود احمدی نژاد نیستند. بسیاری از جمعیت روستایی ایران ترکیبی از اقلیت های قومی است. لرها، بلوچ ها، کردها و اعراب از جمله این اقوام هستند.
این قومیت های ایرانی یا معمولا به نفع نامزدهای اصلاح طلب رای داده و یا به فردی از قوم خود رای داده اند. رای آنها در انتخاب خاتمی در سال 1997 و 2001 مهم بود و در سال 2005 نیز عمدتا به مهدی کروبی و مصطفی معین رای دادند.
این گزارش می افزاید در این حال آمار سال 2009 نشاندهنده تغییر ناگهانی در این مساله است. این آمار نشان می دهد که آرا مهدی کروبی که در نواحی قومی پرطرفدار است از میان رفته و حتی در لرستان، زادگاه او آرا او از 440247 در سال 2005 به 44036 در سال 2009 رسیده است و 50.9 درصد آرا به سمت آقای احمدی نژاد چرخش یافته است و او 47.5 درصد آرا اصلاح طلبان در دور پیش را به خود اختصاص داده است.
Complete Report in English
Press Briefing: Iran's Election Turmoil Main
Press Briefing: Iran's Election Turmoil Vido خلاصه نتیجه تحقیقات دانشگاه کلمبیا.
آمار و روانشناسی؛ یک تحقیق علمی در بررسی «تقلب» در انتخابات ایران
برند ببر و الکساندر ساکو، دانشجویان مقطع دکترا در رشته علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده نتیجه یک تحقیق ریاضی را در مورد انتخابات ایران منتشر کردهاند. این تحقیق که در بسیاری از رسانههای غربی بازتاب پیدا کرد با روشی تحلیلی، نگاهی به آمار و نیز روانشناسی به مواردی اشاره میکند که میتواند دلیلی برای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران باشد.
این مقاله تحلیلی با اتکا بر دو روش آزموده شده، نتایج انتخابات ایران را بررسی میکند و احتمال خطا در آن تقریبا نیم درصد است:
از زمان اعلام پيروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات رياست جمهوری ايران اتهام ها در مورد تقلب بزرگ در رای گيری رو به افزايش بوده است. برخلاف نظرسنجی و پيش بينی ها او در شهرهای بزرگ از جمله تهران نيز که محبوبيت چندانی ندارد به پيروزی رسيد. حتی در تبريز و آذربايجان شرقی نيز که استان زادگاه ميرحسين موسوی است رای بالاتری به دست آورد.
از موارد ديگرسوءظن به آرای ناچيز مهدی کروبی در زادگاه اش استان لرستان اشاره می شود. رای نامزد محافظه کاران در انتخابات سال ۲۰۰۵ در اين استان بسيار اندک بود ولی اين بار آقای احمدی نژاد حدود ۷۱ در صد آرا را در اين استان به دست آورده است. نکته مشکوک ديگر اين است که باوجود ترکيب متنوع آرا در استان های مختلف اين بار درصد رای محمود احمدی نژاد در تمام استان ها يکسان است.
تمام اين موارد به وقوع يک تقلب بزرگ و سازمانيافته اشاره دارند و بسياری از صاحبنظران احتمال می دهند که نتايج آرا به شکل پنهانی توسط وزارت کشور دستکاری شده است. البته علاوه بر شواهد مطرح شده ما می توانيم بر اساس جمعبندی و تحليل سيستماتيک از ارقام وجود تقلب را ثابت کنيم.
محور اول در اين سيستم تحليل ارقام مربوط به نتيجه اعلام شده در رای گيری است، شامل تعداد آرا هر نامزد در هر استان و به خصوص دو رقم آخر در هريک از اين اعداد است. به عنوان مثال اگر آقای کروبی در استان اصفهان ۱۴۵۷۹ رای به دست آورده ما در اين بررسی عددی فقط روی دو رقم آخر که ۷ و ۹ است تمرکز می کنيم.
اين ممکن است کمی عجيب به نظر آيد چون معمولا دو رقم آخر در يک عدد چندين ده هزاری اهميت چندانی ندارد. اما نکته مهم اين است که در يک رای گيری قاعدتا شمار آرا هر حوزه و يا استان می بايست به ارقام متفاوتی ختم شود، مثلا ۱ يا ۲ ، ۳ ، يا هر عدد محتمل ديگر. به اين ترتيب اگر در يک انتخابات شمار آرا اکثر حوزه ها و استان ها به عدد ۵ ختم شود شک زيادی را در مورد تقلب بر می انگيزد.
اما چرا رقم های تقلبی يا ساختگی هميشه متفاوت و عجيب هستند؟ دليل آن اين است که انسانها در جعل ارقام ناشيانه رفتار می کنند. در تحقيقات روانشناسی رفتاری ثابت شده که هر گاه از کسی بخواهيم که ارقامی را به طور نامنظم خلق کند هميشه از برخی اعداد بيشتر از اعداد ديگراستفاده خواهد کرد.
با استفاده از اين سيستم چه نتيجه ای می توان از آرا در انتخابات ايران گرفت؟
در آمار رسمی که وزارت کشور ايران منتشر کرده است ميزان رای هريک ازچهار نامزد در ۲۹ استان اعلام شده که در مجموع می شود ۱۱۶ عدد. اين ۱۱۶ عدد بسيار مشکوک به نظر می آيند. در بسياری از موارد رقم آخر اين اعداد ۷ است در حالیکه تعداد بسيار کمی عدد ۵ در رقم آخر ديده می شود. قاعدتا هر يک از اعداد ۰ تا ۹ بايد در رقم پايانی حدود ده درصد از شمار آرا پديدار شوند. در حاليکه آمار رسمی نشان می دهد که عدد ۷ رقم آخر ۱۷ درصد از اين ارقام است در حاليکه عدد ۵ فقط در ۴ درصد از آمارها رقم آخراست. احتمال بروز يک چنين تفاوتی در ميزان پديداری اعداد در رقم آخر ارقام در انتخاباتی سالم بسيار ناچيز است.
به عنوان مثال در انتخابات رياست جمهوری آمريکا با نگاهی به آرا باراک اوباما و جان مک کين از هر ايالت می توان ديد که تکرار هر عدد در رقم آخر ميزان آرا هر ايالت حداکثر ۱۴ درصد و حداقل ۶ درصد بوده است. قاعدتا در ۷۰ درصد از انتخابات سالم اعداد مربوط به شمارش آرا بايد در يک چنين چارچوبی باشد.
اما اين تمام ماجرا نيست. روانشناسان دريافته اند که انسان ها در خلق ارقامی که حاصل کنار هم گذاشتن دو عدد متناوب نباشد، مثل ۶۴ و يا ۱۷ بسيار ضعيفاند و بيشتر اعدادی را تکرار می کنند که دو رقم آن اعداد متناوب هستند مثل ۲۳ و يا ۶۷. برای سنجش اين موضوع ما دو رقم آخر اعدادی را که به عنوان شمارش آراء در هر استان اعلام شده است را بررسی کرده ايم. در حالت عادی که تقلبی نشده باشد و ارقام خود بخود شکل می گيرند قاعتا ۷۰ درصد از دو رقم آخر بايد حاصل کنار هم قرار گرفتن اعداد نامتناوب باشند.
اما در ارقام اعلام شده از سوی وزارت کشور چنين چيزی نيست و فقط ۶۲ درصد از دو رقم آخر اعداد نامتناوب هستند. اين ممکن است با ميزان طبيعی که ۷۰ درصد است فاصله چندانی نداشته باشد اما بايد توجه کرد که يک چنين نتيجه ای فقط در ۴ و ۲ دهم در صد از رای گيری های سالم امکان پذير است.
در آزمون اول ما که به تنوع رقم آخرين اعداد مربوط می شد آرای محسن رضايی از سايرين عجيب تر به نظر می آيد و در آزمون دوم که به فقدان اعداد نا متناوب در دو رقم آخر آمار مربوط می شود، آرای محمود احمدی نژاد ازهمه غير عادی تر به نظر می رسد.
هريک از اين دو آزمون به طور جداگانه شواهدی ارائه می دهند حاکی از اينکه احتمالا آمار منتشر شده توسط وزارت کشور ايران ساختگی و يا دستکاری شده اند. ولی در نظر گرفتن نتايج هر دو سنجش تقريبا شکی باقی نمی گذارد. اين احتمال که در يک انتخابات سالم رقم آخر آمار تا اين حد تکرای باشد و همزمان دو رقم آخر آمارها فاقد ميزان معقولی از اعداد نامتناوب باشد تقريبا نيم درصد است. به عبارت ديگر احتمال سلامت رای گيری و درست بودن آمار تقريبا يک در دويست است. The Devil Is in the Digits Columbia University
The Devil Is in the Digits Columbia University WashingtonPost
--------------------------------------------------------------------------------
تحقیقات دانشگاه کلمبیا که آقای احمدی نژاد در آن سخنرانی کرده اند از طریق دیگری ولی کاملاً علمی ثابت کرده است که: تمام اين موارد به وقوع يک تقلب بزرگ و سازمانيافته اشاره دارند و بسياری از صاحبنظران احتمال می دهند که نتايج آرا به شکل پنهانی توسط وزارت کشور دستکاری شده است. البته علاوه بر شواهد مطرح شده ما می توانيم بر اساس جمعبندی و تحليل سيستماتيک از ارقام وجود تقلب را ثابت کنيم
بالای صد در صد آراء در استانهای یزد و مازندران و 90 در صد به بالا در چندین استان دیگر نه از نظر تاریخی ونه از نظر آماری ممکن است و باعث بر محالات شده بگونه ای که آقای احمدی نژاد حتی آرای اصلاح طلبان را هم بدست آورده اند. این در زمانی ایست که وزارت کشور و شورای نگهبان اعلام کردند که بیش از سه میلیون رأی اضافه وجود دارد ولی شورای نگهبان و رهبری با وجود چنین اهمالکاری هنگفتی ، از نظر قضائی اثر جرمی که واضح است و قطعاً نشانه به ساختن و و پرداختن بیشتر میدهد مثل همیشه دلیل میآورد که لزومی به ابطال نیست بمانند اینکه بگویند دزد را گرفته ایم میدانیم دزد است ، ولی دلیلی به محاکمه دزد نیست.
ملتی میگویند ما به عنوان اصلاح طلب و طرفداران اصلاح طلبان یا در مخالفت با آقای احمدی نژاد به ایشان رأی نداده ایم ، کارشناسان ایرانی و خارجی همه میگویند آرای ایشان ممکن نیست. زمانی که یک سازمانی و یا شورائی حقوقی به مانند شورای نگهبان نادرستی در یک حرکت و حقوق ملی میبیند آثار جرم را باید دلیل بداند و انحلال انتخابات را اعلام کند و یا حداقل تحقیقات حقوقی گسترده ای را شروع کند . آیا بیشتراز سه میلیون رأی اضافی کافی نیست . ولی از شورای نگهبان انتظار داشتن ،در شرایطی که خود را گذاشته اند، بمانند انتظار عدالت از شریک جرم است. آقایان که فقیه وحقوقدان هستند می دانند بی عدالتی چه نتایج وخیمی به بار خواهد داشت
حفظ حقوق اولیه یک ملت باعث برحفاظت در ثروت ملی و اموال عمومی و مملکتی میشودکه بر اساس قانون اداره میشود. چوب بی قانونی گریبان دولتی را میگرد که در ادعا با فساد، گسترده ترین فساد اداری را در تاریخ ایران نوین را باعث شده. ما نه بره هستیم نه مقلد از حضور حق منبع حقیقت مطلق، جانمان امکان به سرور وسروش یافته است. ممکن نیست به این حکومت اجازه بدهیم حقوق ما را اینچنین ضایع کند. جان از اوست حق از اوست از او آمده ایم وبه او رجوع خواهیم کرد .انا لله و انا اليه راجعون. بار دیگر مسئولین امر را به هوشمندی دعوت میکنم.ما نه خیال انقلاب داریم و نه خیال مبارزه مسلحانه. چرا میگذارید برای حفظ مدیر نالایقی مثل آقای احمد نژاد کار به اینجا بکشد. چرا در واقیعت فرزندان نزدیک به انقلاب و امتحان پس داده شک دارید . بر کدامین پایه خواهید ایستاد که مافیای قدرت و فرصت طلب آقای احمدی نژاد آنرا به لجن نکشاند .
. هم وطنان گرامی صدای ندا بمانند موجی الهی سراسر گیتی را در بر گرفته است. بگذارید حیات معصوم و فرشته وارش در ما ریشه های ایستادگی و اتحاد را جاودانه بگونه ای بدمد که حکومت حس کند ما هرگز ، لحظه ای از حق خود نخواهیم ،فرزانه و پرخرد بی باکیم ، روحمان جاودانه راهمان عشاقانه و در کنار استقامت قهرمانانه سید موسوی با هوشمندی وحرکتی مسالمت آمیز فصل دیگری را در تاریخ آزادی طلبی کشورمان بازخواهیم کرد.
درود بر شما برگزیدگان پر افتخار ملت ایران
--------------------------------------------------------------------------------
خلاصه گزارش چتم هاوس
چتم هاوس، موسسه غیر وابسته امور بین الملل بریتانیا در گزارشی به تحلیل نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران بر مبنای آمار اعلام شده از سوی وزارت کشور پرداخته است.
این گزارش به سرپرستی علی انصاری، مدیر مرکز مطالعات ایرانی دانشگاه سنت اندروز و با همکاری دانیل برمن و توماس رینتول از همین مرکز تهیه شده است.
این گزارش بر مبنای آمار استان به استان اعلام شده وزارت کشور در دو انتخابات اخیر ریاست جمهوری و آمار رسمی مرکز آمار ایران در سال 2006 تهیه شده است.
گزارش این موسسه تحقیقاتی بریتانیا می گوید که در دو استان مازندران و یزد که از آنها به عنوان دو استان محافظه کار یاد کرده، درصد مشارکت مردم بیش از صد درصد گزارش شده است.
در سطح استانی نیز هیچ ارتباطی میان افزایش مشارکت با چرخش آرا به سوی محمود احمدی نژاد دیده نمی شود که این مساله، تصور موجود مبنی بر پیروزی آقای احمدی نژاد با حضور گسترده اکثریت خاموش محافظه کار را با چالش مواجه می کند.
طبق این گزارش، در یک سوم استان ها، نتایج رسمی اعلام شده نیازمند آن است که آقای احمدی نژاد نه تنها آرا تمام محافظه کاران دور قبل، بلکه آرا میانه روها و تمام رای دهندگان جدید را علاوه بر 44 درصد آرا رای دهندگان اصلاح طلبان را به دست آورده باشد.
این گزارش می گوید در سال 2005، به مانند سال 2001 و سال 1997 کاندیداهای محافظه کار و به خصوص محمود احمدی نژاد آشکارا در مناطق روستایی فاقد محبوبیت بود. این که نواحی روستایی همواره به محافظه کاران رای می دهند، یک توهم است. این ادعا که امسال هم آقای احمدی نژاد بیشتر آرای مناطق روستایی را از آن خود کرد، بر خلاف این داده ها است.
بی نظمی ها در میزان مشارکت آرا
در دو استان میزان مشارکت فراتر از صد درصد است و در چهار استان نیز این میزان بالای نود درصد گزارش شده است. هیچ ارتباطی میان افزایش تعداد شرکت کنندگان و چرخش آرا به سمت آقای احمدی نژاد دیده نمی شود.
در سال 2005 و در انتخابات آن دوره، شکافی میان میزان مشارکت دیده می شد. در هفت استان ایران میزان مشارکت زیر شصت درصد و در ده استان بالای هفتاد درصد بود. در سال 2009 تنها دو استان زیر زیر هفتاد درصد است و 24 استان دیگر بالای هشتاد درصد گزارش شد. با این آمار تفاوت های منطقه ای در میزان مشارکت دیگر دیده نمی شود.
طبق گزاش چتم هاوس، ارتباط چشمگیری میان افزایش مشارکت مردم در انتخابات در یک استان و چرخش آرا به سمت آقای احمدی نژاد دیده نمی شود. فقدان این ارتباط باعث می شود تا این استدلال که آرا اکثریت محافظه کاران خاموش باعث پیروزی محمود احمدی نژاد شده، با مشکل رو به رو شود.
این گزارش می گوید در مورد آمار اعلام شده نیز نگرانی هایی وجود دارد. در دو استان یزد و مازندران، نتایج اعلام شده نشان می دهد که آرا به صندوق ریخته شده در روز انتخابات، بیشتر از میزان واجدان شرایط است و در چهار استان میزان مشارکت بیش از نود درصد است.
این گزارش می افزاید در کشوری که استفاده از رای مردگان مرسوم است، استفاده از شناسنامه متوفیان برای ریختن رای بیشتر به صندوق ها به صورت گسترده در جریان است. این امر مشکل ساز است اما غیر منتظره نیست. چنین مشکلی با احمدی نژاد شروع نشده است.
رای احمدی نژاد از کجا آمد؟
گزارش چتم هاوس می گوید طبق آمار رسمی اعلام شده، آقای احمدی نژاد در این انتخابات سیزده میلیون رای بیشتر از دوره پیش به دست آورده است.
با فرض اینکه او توانسته تمامی 11.5 میلیون رای سال 2005 خود را نگه دارد، این سیزده میلیون رای اضافی از سه منبع می تواند به دست آید.
حدود 10.6 میلیون شهروندی که در سال 2005 رای ندادند اما در این انتخابات شرکت کردند.
6.2 میلیون نفری که در انتخابات دور پیش به رفسنجانی رای دادند.
10.4 میلیون نفری که در دور پیشین انتخابات به نامزدهای اصلاح طلب رای دادند.
برای اینکه این آمار اعلام شده درست باشد، آقای احمدی نژاد باید تمام رای دهندگان جدید را به خود جذب می کرد، آرای هاشمی رفسنجانی را به خود اختصاص می داد و 44 درصد آرا رای دهندگان به اصلاح طلبان در دوره پیش را از آن خود می کرد.
طبق گزارش چتم هاوس، این نکته حائز اهمیت است که در برخی از استان ها، مهدی کروبی، روحانی اصلاح طلب در سال 2005 رای بالایی به دست آورد و آمار اعلام شده دولتی حاکی از آن است که حامیان دور پیشین او این بار به او یا آنگونه که انتظار می رفت به میرحسین موسوی رای نداده اند و به آقای احمدی نژاد متمایل شده اند.
برای بسیاری از اصلاح طلبان این وضعیت غیر محتمل است. مهدی کروبی یک اصلاح طلب شناخته شده و معروف است و دیدگاههایی بر خلاف آقای احمدی نژاد در مسایل سیاسی، فرهنگی، آزادی ها، مدیرین اقتصادی و سیاست خارجی دارد.
آیا مناطق روستایی نشین از احمدی نژاد حمایت می کنند؟
اگرچه بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که قبل و پس از انتخابات اخیر آقای احمدی نژاد در مناطق روستایی محبوب و پرطرفدار بوده اما آمار انتخابات سال 2005 این امر را نشان نمی دهد. بلکه آمار انتخابات دور پیش نشان می دهد که آقای احمدی نژاد رای خود را در آن سال عمدتا از مناطق شهری و حومه شهری به دست آورد.
طبق گزارش چتم هاوس، آمار نشان می دهد که بر خلاف آنچه رسانه های غربی می گویند روستانشینان، هوادار محمود احمدی نژاد نیستند. بسیاری از جمعیت روستایی ایران ترکیبی از اقلیت های قومی است. لرها، بلوچ ها، کردها و اعراب از جمله این اقوام هستند.
این قومیت های ایرانی یا معمولا به نفع نامزدهای اصلاح طلب رای داده و یا به فردی از قوم خود رای داده اند. رای آنها در انتخاب خاتمی در سال 1997 و 2001 مهم بود و در سال 2005 نیز عمدتا به مهدی کروبی و مصطفی معین رای دادند.
این گزارش می افزاید در این حال آمار سال 2009 نشاندهنده تغییر ناگهانی در این مساله است. این آمار نشان می دهد که آرا مهدی کروبی که در نواحی قومی پرطرفدار است از میان رفته و حتی در لرستان، زادگاه او آرا او از 440247 در سال 2005 به 44036 در سال 2009 رسیده است و 50.9 درصد آرا به سمت آقای احمدی نژاد چرخش یافته است و او 47.5 درصد آرا اصلاح طلبان در دور پیش را به خود اختصاص داده است.
Complete Report in English
Press Briefing: Iran's Election Turmoil Main
Press Briefing: Iran's Election Turmoil Vido خلاصه نتیجه تحقیقات دانشگاه کلمبیا.
آمار و روانشناسی؛ یک تحقیق علمی در بررسی «تقلب» در انتخابات ایران
برند ببر و الکساندر ساکو، دانشجویان مقطع دکترا در رشته علوم سیاسی دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده نتیجه یک تحقیق ریاضی را در مورد انتخابات ایران منتشر کردهاند. این تحقیق که در بسیاری از رسانههای غربی بازتاب پیدا کرد با روشی تحلیلی، نگاهی به آمار و نیز روانشناسی به مواردی اشاره میکند که میتواند دلیلی برای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران باشد.
این مقاله تحلیلی با اتکا بر دو روش آزموده شده، نتایج انتخابات ایران را بررسی میکند و احتمال خطا در آن تقریبا نیم درصد است:
از زمان اعلام پيروزی محمود احمدی نژاد در انتخابات رياست جمهوری ايران اتهام ها در مورد تقلب بزرگ در رای گيری رو به افزايش بوده است. برخلاف نظرسنجی و پيش بينی ها او در شهرهای بزرگ از جمله تهران نيز که محبوبيت چندانی ندارد به پيروزی رسيد. حتی در تبريز و آذربايجان شرقی نيز که استان زادگاه ميرحسين موسوی است رای بالاتری به دست آورد.
از موارد ديگرسوءظن به آرای ناچيز مهدی کروبی در زادگاه اش استان لرستان اشاره می شود. رای نامزد محافظه کاران در انتخابات سال ۲۰۰۵ در اين استان بسيار اندک بود ولی اين بار آقای احمدی نژاد حدود ۷۱ در صد آرا را در اين استان به دست آورده است. نکته مشکوک ديگر اين است که باوجود ترکيب متنوع آرا در استان های مختلف اين بار درصد رای محمود احمدی نژاد در تمام استان ها يکسان است.
تمام اين موارد به وقوع يک تقلب بزرگ و سازمانيافته اشاره دارند و بسياری از صاحبنظران احتمال می دهند که نتايج آرا به شکل پنهانی توسط وزارت کشور دستکاری شده است. البته علاوه بر شواهد مطرح شده ما می توانيم بر اساس جمعبندی و تحليل سيستماتيک از ارقام وجود تقلب را ثابت کنيم.
محور اول در اين سيستم تحليل ارقام مربوط به نتيجه اعلام شده در رای گيری است، شامل تعداد آرا هر نامزد در هر استان و به خصوص دو رقم آخر در هريک از اين اعداد است. به عنوان مثال اگر آقای کروبی در استان اصفهان ۱۴۵۷۹ رای به دست آورده ما در اين بررسی عددی فقط روی دو رقم آخر که ۷ و ۹ است تمرکز می کنيم.
اين ممکن است کمی عجيب به نظر آيد چون معمولا دو رقم آخر در يک عدد چندين ده هزاری اهميت چندانی ندارد. اما نکته مهم اين است که در يک رای گيری قاعدتا شمار آرا هر حوزه و يا استان می بايست به ارقام متفاوتی ختم شود، مثلا ۱ يا ۲ ، ۳ ، يا هر عدد محتمل ديگر. به اين ترتيب اگر در يک انتخابات شمار آرا اکثر حوزه ها و استان ها به عدد ۵ ختم شود شک زيادی را در مورد تقلب بر می انگيزد.
اما چرا رقم های تقلبی يا ساختگی هميشه متفاوت و عجيب هستند؟ دليل آن اين است که انسانها در جعل ارقام ناشيانه رفتار می کنند. در تحقيقات روانشناسی رفتاری ثابت شده که هر گاه از کسی بخواهيم که ارقامی را به طور نامنظم خلق کند هميشه از برخی اعداد بيشتر از اعداد ديگراستفاده خواهد کرد.
با استفاده از اين سيستم چه نتيجه ای می توان از آرا در انتخابات ايران گرفت؟
در آمار رسمی که وزارت کشور ايران منتشر کرده است ميزان رای هريک ازچهار نامزد در ۲۹ استان اعلام شده که در مجموع می شود ۱۱۶ عدد. اين ۱۱۶ عدد بسيار مشکوک به نظر می آيند. در بسياری از موارد رقم آخر اين اعداد ۷ است در حالیکه تعداد بسيار کمی عدد ۵ در رقم آخر ديده می شود. قاعدتا هر يک از اعداد ۰ تا ۹ بايد در رقم پايانی حدود ده درصد از شمار آرا پديدار شوند. در حاليکه آمار رسمی نشان می دهد که عدد ۷ رقم آخر ۱۷ درصد از اين ارقام است در حاليکه عدد ۵ فقط در ۴ درصد از آمارها رقم آخراست. احتمال بروز يک چنين تفاوتی در ميزان پديداری اعداد در رقم آخر ارقام در انتخاباتی سالم بسيار ناچيز است.
به عنوان مثال در انتخابات رياست جمهوری آمريکا با نگاهی به آرا باراک اوباما و جان مک کين از هر ايالت می توان ديد که تکرار هر عدد در رقم آخر ميزان آرا هر ايالت حداکثر ۱۴ درصد و حداقل ۶ درصد بوده است. قاعدتا در ۷۰ درصد از انتخابات سالم اعداد مربوط به شمارش آرا بايد در يک چنين چارچوبی باشد.
اما اين تمام ماجرا نيست. روانشناسان دريافته اند که انسان ها در خلق ارقامی که حاصل کنار هم گذاشتن دو عدد متناوب نباشد، مثل ۶۴ و يا ۱۷ بسيار ضعيفاند و بيشتر اعدادی را تکرار می کنند که دو رقم آن اعداد متناوب هستند مثل ۲۳ و يا ۶۷. برای سنجش اين موضوع ما دو رقم آخر اعدادی را که به عنوان شمارش آراء در هر استان اعلام شده است را بررسی کرده ايم. در حالت عادی که تقلبی نشده باشد و ارقام خود بخود شکل می گيرند قاعتا ۷۰ درصد از دو رقم آخر بايد حاصل کنار هم قرار گرفتن اعداد نامتناوب باشند.
اما در ارقام اعلام شده از سوی وزارت کشور چنين چيزی نيست و فقط ۶۲ درصد از دو رقم آخر اعداد نامتناوب هستند. اين ممکن است با ميزان طبيعی که ۷۰ درصد است فاصله چندانی نداشته باشد اما بايد توجه کرد که يک چنين نتيجه ای فقط در ۴ و ۲ دهم در صد از رای گيری های سالم امکان پذير است.
در آزمون اول ما که به تنوع رقم آخرين اعداد مربوط می شد آرای محسن رضايی از سايرين عجيب تر به نظر می آيد و در آزمون دوم که به فقدان اعداد نا متناوب در دو رقم آخر آمار مربوط می شود، آرای محمود احمدی نژاد ازهمه غير عادی تر به نظر می رسد.
هريک از اين دو آزمون به طور جداگانه شواهدی ارائه می دهند حاکی از اينکه احتمالا آمار منتشر شده توسط وزارت کشور ايران ساختگی و يا دستکاری شده اند. ولی در نظر گرفتن نتايج هر دو سنجش تقريبا شکی باقی نمی گذارد. اين احتمال که در يک انتخابات سالم رقم آخر آمار تا اين حد تکرای باشد و همزمان دو رقم آخر آمارها فاقد ميزان معقولی از اعداد نامتناوب باشد تقريبا نيم درصد است. به عبارت ديگر احتمال سلامت رای گيری و درست بودن آمار تقريبا يک در دويست است. The Devil Is in the Digits Columbia University
The Devil Is in the Digits Columbia University WashingtonPost
--------------------------------------------------------------------------------
دوشنبه، تیر ۰۱، ۱۳۸۸
ندای اعتراض ایرانیان
«ندا» در خارج از ایران و در ایران، بعنوان سمبل ندای اعتراض ایرانیان و ندای آزادی خواهی ایرانیان و سمبل صدای اعتراض دمکراسی خواهان در این اعتراضات شناخته میشود.
بخواب اي خواهر نازم ندايم-- كه روح پاك تو گردد صدايم---- ندا دادي تو ما را با صداقت-- قسم بر آن نگاه بي گناهت ---- كه رايت را بگيريم از سياهي-- كه همره ما نگرديم با تباهي---- كه همواره به ظالم ما بتازيم-- كه دائم جاودان راهت بسازيم---- بخواب اي خواهرم آرام آرام-- بخواب اي نو شكفته اي دلارام---- شهيد راه پاكي ها تو بودي -- مبارز با تباهي ها تو بودي---- تو كه هرگز نبودي خاك و خاشاك-- چرا افتاده اي اينگونه در خاك؟---- ندايم اي نداي سرزمينم-- صداي جاودان اين زمينم ---- صداي تو شود داد دليران-- نداي تو شود فرياد ايران
بخواب اي خواهر نازم ندايم-- كه روح پاك تو گردد صدايم---- ندا دادي تو ما را با صداقت-- قسم بر آن نگاه بي گناهت ---- كه رايت را بگيريم از سياهي-- كه همره ما نگرديم با تباهي---- كه همواره به ظالم ما بتازيم-- كه دائم جاودان راهت بسازيم---- بخواب اي خواهرم آرام آرام-- بخواب اي نو شكفته اي دلارام---- شهيد راه پاكي ها تو بودي -- مبارز با تباهي ها تو بودي---- تو كه هرگز نبودي خاك و خاشاك-- چرا افتاده اي اينگونه در خاك؟---- ندايم اي نداي سرزمينم-- صداي جاودان اين زمينم ---- صداي تو شود داد دليران-- نداي تو شود فرياد ايران
همراه با مردم ایران، بیش از همیشه
همراه با مردم ایران، بیش از همیشه
نویسنده برنارد هانری لوی
۲۹ خرداد ۱۳۸۸
برنارد هانری لوی (اندیشمند فرانسوی)
برگردان از، سوسن دادرس
تقلب همه جانبه، یا نوعی کودتا ؟
چگونه می توان انتخابات مشکوکی را پذیرفت، که نتیجه آن پیش از بسته شدن حوزه های رای گیری، از سوی خبرگزاری ها، وروزنامه های وابسته به سازمان های امنیتی رژیم، و طرفدارانش، اعلام می شود.بررسی در باره نتیجه این انتخابات، با توجه به نبودن ناظران بین المللی ، وبا نگرش به فضای ترور حاکم بر جریان رای گیری ها، در حالیکه از حضور نمایندگان رقبای احمدی نژاد، در حوزه های رای گیری جلوگیری شده بود. بسیار دشوار به نظر می رسد. ولی سه چیز را می توان پذیرفت.
نخست، این انتخابات به هیچ روی در راستای دموکراسی نمی باشد.
میرحسین موسوی، رقیب اصلی احمدی نژاد، خود فرزند انقلاب و سیستم حاکم بر کشور است. نظر او در باره دستیابی ایران به انرژی هسته ای، تفاوت چندانی با دیگر سردمداران رژیم ندارد.
او در باره گفته های احمدی نژاد، و نفی هلوکاست، گفت« حتی اگر هلوکاست، در آلمان اتفاق افتاده باشد،(منظور او از، «حتی اگر»، نوعی تردید در باره بوقوع پیوستن این رخداد می باشد!) ، چه ارتباطی با مردم سرکوب شده فلسطین، وقربانیان نسل کشی در غزه دارد»
گورباچف، از نوع ایرانی آن، متاًسفانه نقشی در حکومت ندارد، مردی که شهامت آنرا داشته باشد، پرستوریکای، ناشناخته ای را، که در حکومت اسلامی در حال حاضرانجام شدنی نیست، براه اندازد.
به عقیده ناظران سیاسی، در راهکارهایی که از سوی میر حسین موسوی ، نخست وزیر خمینی، ویا مدیر با قدرت روزنامه، همتای پراودای روسی در ایران، (حسن شریعتمداری و روزنامه کیهان .مترجم) ارائه می شود، نوعی ساده لوحی مسئولین دوران پر شکوه اتحاد شوروی دیده می شود.
جنگ نامرئی جناح های درون رژیمی، که تصورمی شد ، کنترل کامل اوضاع را در دست دارد، و می تواند مردم را، به بازی های خود سرگرم نماید، آشکار شده است.
دوم آنکه، بخشی از مردم ، که بی شک در اکثریت هستند، خواستار دگرگونی اوضاع می باشند،همان اکثریت رای دهندگان خشمگینی، که از یکشنبه تاکنون در برابر نیرو های شبه نظامی رژیم ایستادگی می کنند.
زنان در تهران وهمچنین دراصفهان، زاهدان و شیراز، خواستار برابری حقوق می باشند.جوانان پیوسته دراینترنت حضور دارند، آنان فیس بوک، دیلی موسیون، یا تارنمای (ایران دوستت دارم) را، صحنه یک جنگ پارتیزانی سهمگین کرده اند.رانندگان تاکسی خواهان آزادی بیان هستند. روشنفکران، .. بیکاران.. بازاریان، از رژیمی که هستی آنان را به باد داده، رویگردان شده اند،و پرتاب سنگ بسوی متقلبین آغاز شده است.
وبلاگ نویسان و طنز نویسان، با ساختن و فرستادن اس ام اس های ناشناس و خنده دار، باعث سرگرمی تظاهر کنندگان می شوند، آنها می پرسند؛ چرا احمدی نژاد، وسط سرش فرق باز می کند؟ و پاسخ چنین است؛ برای جدا کردن شپش های نر و ماده.
اینها کسانی هستند، که بدون خواب و خیال واهی، بنفع موسوی رای داده اند، چون چاره دیگری نداشته اند، و به روش لهستانی ها، و حزب سولیدار نوش، رفتار می کنند، که در سال های آخر کمونیزم با بردباری و مبارزه محدود و کنترل شده ، در انتظار سقوط خود بخود رژیم بودند.
سوم، و در پایان، باید پذیرفت، که سرچشمه آغاز این جنبش ، بیش از همیشه، به دموکراسی باز می گردد.
دو چیز در واقع، فراروی طرفداران سیاست واقع بینانه می باشد، یکی آنکه ، «ما ناچاریم نتیجه انتخابات را بپذیریم » و به گفته معروف وزیر خارجه فرانسه در سال 1981، درزمان کودتای رژیم لهستان، بر علیه سولیدارنوش، اشاره کنیم، که گفت « و هیچ کاری انجام نخواهیم داد»
یا اینکه ، از همه ابزاری که در اختیار داریم، در برابر کشوری که از نظر سیاسی در انزوا قرار دارد، استفاده کنیم. کشوری که همه همسایگانش، کم وبیش، بگونه غیر رسمی خواستار سقوط رژیم آن می باشند.
ما در برابر اقتصاد بیمار و ناتوان کشوری قرار داریم، که حتی قادر به پالایش نفت خود نیست، ومشکلات بیشمار دیگری که دیده نمی شوند ،جای خود دارند.
بنابراین ما بایستی به مهار، دو فاجعه قابل پیش بینی بپردازیم؛ ازیکسوجلوگیری ازفشار،سرکوب وکشتار مردم.
از سوی دیگرایستادن در برابر یک حکومت جهاد طلب، که می تواند به سلاح اتمی دست یابد، حکومتی که هرگز پنهان نکرده است، که این سلاح را در خدمت امام غایب، و ظهورش خواهد گذاشت، و این خطر دهشتناکی برای جهان می باشد.
سرانجام :
با اندیشیدن و بررسی این سه مورد، یک ضرورت روشن، دیده می شود
با تمام نیرو به یاری مردم بپا خاسته، ایران بشتابیم. همان کاری که پیش ازاین برای مردم اتحاد شوروی انجام دادیم.
در پایان ، پس از چند دهه بی تفاوتی دریافتیم ، که رژیم پوسیده و انحصار طلبان ، در برابر ضعف ما نیرومند شدند. و ما می توانستیم با همبستگی وبرنامه ریزی، به مخالفان رژیم، که خواهان پایان عمر آن بودند، و شمار و نیروی آنان، بسیار بیشتر از مخالفان دوران اتحاد شوروی می باشد، یاری رسانده و به آنان پشتگرمی بدهیم.
آیا دست دراز شده اوباما، بسوی رژیم ، می تواند تغییر مسیر داده، و بسوی جوانانی دراز شود، که مایه افتخار ملتی هستند که، پورسینا ، سعدی،غزالی و رومی و بسیاری دیگر را به جهان هدیه داده است ؟
راهکار این است.
18 ژوئن 2009
نویسنده برنارد هانری لوی
۲۹ خرداد ۱۳۸۸
برنارد هانری لوی (اندیشمند فرانسوی)
برگردان از، سوسن دادرس
تقلب همه جانبه، یا نوعی کودتا ؟
چگونه می توان انتخابات مشکوکی را پذیرفت، که نتیجه آن پیش از بسته شدن حوزه های رای گیری، از سوی خبرگزاری ها، وروزنامه های وابسته به سازمان های امنیتی رژیم، و طرفدارانش، اعلام می شود.بررسی در باره نتیجه این انتخابات، با توجه به نبودن ناظران بین المللی ، وبا نگرش به فضای ترور حاکم بر جریان رای گیری ها، در حالیکه از حضور نمایندگان رقبای احمدی نژاد، در حوزه های رای گیری جلوگیری شده بود. بسیار دشوار به نظر می رسد. ولی سه چیز را می توان پذیرفت.
نخست، این انتخابات به هیچ روی در راستای دموکراسی نمی باشد.
میرحسین موسوی، رقیب اصلی احمدی نژاد، خود فرزند انقلاب و سیستم حاکم بر کشور است. نظر او در باره دستیابی ایران به انرژی هسته ای، تفاوت چندانی با دیگر سردمداران رژیم ندارد.
او در باره گفته های احمدی نژاد، و نفی هلوکاست، گفت« حتی اگر هلوکاست، در آلمان اتفاق افتاده باشد،(منظور او از، «حتی اگر»، نوعی تردید در باره بوقوع پیوستن این رخداد می باشد!) ، چه ارتباطی با مردم سرکوب شده فلسطین، وقربانیان نسل کشی در غزه دارد»
گورباچف، از نوع ایرانی آن، متاًسفانه نقشی در حکومت ندارد، مردی که شهامت آنرا داشته باشد، پرستوریکای، ناشناخته ای را، که در حکومت اسلامی در حال حاضرانجام شدنی نیست، براه اندازد.
به عقیده ناظران سیاسی، در راهکارهایی که از سوی میر حسین موسوی ، نخست وزیر خمینی، ویا مدیر با قدرت روزنامه، همتای پراودای روسی در ایران، (حسن شریعتمداری و روزنامه کیهان .مترجم) ارائه می شود، نوعی ساده لوحی مسئولین دوران پر شکوه اتحاد شوروی دیده می شود.
جنگ نامرئی جناح های درون رژیمی، که تصورمی شد ، کنترل کامل اوضاع را در دست دارد، و می تواند مردم را، به بازی های خود سرگرم نماید، آشکار شده است.
دوم آنکه، بخشی از مردم ، که بی شک در اکثریت هستند، خواستار دگرگونی اوضاع می باشند،همان اکثریت رای دهندگان خشمگینی، که از یکشنبه تاکنون در برابر نیرو های شبه نظامی رژیم ایستادگی می کنند.
زنان در تهران وهمچنین دراصفهان، زاهدان و شیراز، خواستار برابری حقوق می باشند.جوانان پیوسته دراینترنت حضور دارند، آنان فیس بوک، دیلی موسیون، یا تارنمای (ایران دوستت دارم) را، صحنه یک جنگ پارتیزانی سهمگین کرده اند.رانندگان تاکسی خواهان آزادی بیان هستند. روشنفکران، .. بیکاران.. بازاریان، از رژیمی که هستی آنان را به باد داده، رویگردان شده اند،و پرتاب سنگ بسوی متقلبین آغاز شده است.
وبلاگ نویسان و طنز نویسان، با ساختن و فرستادن اس ام اس های ناشناس و خنده دار، باعث سرگرمی تظاهر کنندگان می شوند، آنها می پرسند؛ چرا احمدی نژاد، وسط سرش فرق باز می کند؟ و پاسخ چنین است؛ برای جدا کردن شپش های نر و ماده.
اینها کسانی هستند، که بدون خواب و خیال واهی، بنفع موسوی رای داده اند، چون چاره دیگری نداشته اند، و به روش لهستانی ها، و حزب سولیدار نوش، رفتار می کنند، که در سال های آخر کمونیزم با بردباری و مبارزه محدود و کنترل شده ، در انتظار سقوط خود بخود رژیم بودند.
سوم، و در پایان، باید پذیرفت، که سرچشمه آغاز این جنبش ، بیش از همیشه، به دموکراسی باز می گردد.
دو چیز در واقع، فراروی طرفداران سیاست واقع بینانه می باشد، یکی آنکه ، «ما ناچاریم نتیجه انتخابات را بپذیریم » و به گفته معروف وزیر خارجه فرانسه در سال 1981، درزمان کودتای رژیم لهستان، بر علیه سولیدارنوش، اشاره کنیم، که گفت « و هیچ کاری انجام نخواهیم داد»
یا اینکه ، از همه ابزاری که در اختیار داریم، در برابر کشوری که از نظر سیاسی در انزوا قرار دارد، استفاده کنیم. کشوری که همه همسایگانش، کم وبیش، بگونه غیر رسمی خواستار سقوط رژیم آن می باشند.
ما در برابر اقتصاد بیمار و ناتوان کشوری قرار داریم، که حتی قادر به پالایش نفت خود نیست، ومشکلات بیشمار دیگری که دیده نمی شوند ،جای خود دارند.
بنابراین ما بایستی به مهار، دو فاجعه قابل پیش بینی بپردازیم؛ ازیکسوجلوگیری ازفشار،سرکوب وکشتار مردم.
از سوی دیگرایستادن در برابر یک حکومت جهاد طلب، که می تواند به سلاح اتمی دست یابد، حکومتی که هرگز پنهان نکرده است، که این سلاح را در خدمت امام غایب، و ظهورش خواهد گذاشت، و این خطر دهشتناکی برای جهان می باشد.
سرانجام :
با اندیشیدن و بررسی این سه مورد، یک ضرورت روشن، دیده می شود
با تمام نیرو به یاری مردم بپا خاسته، ایران بشتابیم. همان کاری که پیش ازاین برای مردم اتحاد شوروی انجام دادیم.
در پایان ، پس از چند دهه بی تفاوتی دریافتیم ، که رژیم پوسیده و انحصار طلبان ، در برابر ضعف ما نیرومند شدند. و ما می توانستیم با همبستگی وبرنامه ریزی، به مخالفان رژیم، که خواهان پایان عمر آن بودند، و شمار و نیروی آنان، بسیار بیشتر از مخالفان دوران اتحاد شوروی می باشد، یاری رسانده و به آنان پشتگرمی بدهیم.
آیا دست دراز شده اوباما، بسوی رژیم ، می تواند تغییر مسیر داده، و بسوی جوانانی دراز شود، که مایه افتخار ملتی هستند که، پورسینا ، سعدی،غزالی و رومی و بسیاری دیگر را به جهان هدیه داده است ؟
راهکار این است.
18 ژوئن 2009
جمعه، خرداد ۲۹، ۱۳۸۸
نقش اینترنت در انقلاب سبز
نقش اینترنت در انقلاب سبز
فرامرز دادرس
دربرابر فشار های روز افزون حکومت اسلامی برمردم، گستره اینترنتی به یک میدان جنگ همه جانبه روانی، اطلاعاتی وخبری، میان آزادیخواهان، وحکومت اسلامی تبدیل شده است. جنگی که روزبروز جبهه های تازه ای در آن گشوده می شود.
در یک سوی این میدان دانشجویان، روشنفکران واصلاح طلبان ایرانی، ودر سوی دیگر، ولایت فقیه، و ابزار سرکوبگر آن، و توده عوام مردم، طرفدار محمود احمدی نژاد، صف آرایی کرده اند.
پس از برگزاری انتخابات فرمایشی در ایران، بیدرنگ ، سیل میلیونی مردم به خیابانها سرازیر گردید، و جوانان و دانشجویان خشمگین، جبهه تازه ای را گشودند، و جنگ اینتر نتی خودرا با رژیم آغاز کردند.
اخباررویداد های لحظه به لحظه،عکس، فیلم، ولینک ها (پیوند ها)، از راه اینترنت، ایمیل و شبکه های اجتماعی مانند، فیس بوک(Facebook)، و تویتر(Twitter)، و یوتیوب(Youtube)، سرازیر شد.
پیش از پایان رای گیری و بسته شدن حوزه ها ،فرستادن اس ام اس، ها در ایران با دشواری روبرو گردید، و روز یکشنبه نوبت به تلفن های همراه رسید. پیوند به فیس بوک، و برخی از شبکه های اجتماعی، که شمار زیادی کاربر ایرانی دارد نیز بدشواری انجام می شد.
بسیاری ازجوانان، بسوی تویتر(Twitter)ومیکروبلاگینگ(Micro-blogging)که هنوزبسته نشده بود روی آوردند.درشبکه اجتماعی فیس بوک، در برابر تقلب انتخاباتی، گروهی بنام (Where is my vote) درست شد.
کاربران ایرانی از راه تویتر(Twitter) که می تواند پیام های کوتاه را ردو بدل کند، توانستند لینک نوشته ها ، فیلم ها و عکس ها را به بیرون بفرستند. وبلاگ رسمی محمود احمدی نژاد، از سوی «هاکر» های اصلاح طلب، از کار افتاد.
شمار دوستان میرحسین موسوی، در فیس بوک، تا کنون به (17.388) تن رسید، احمدی نژاد توانست(388) طرفدار برای خود در فیس بوک گرد آورد، و شمار دوستان شیخ مهدی کروبی به (247) تن رسید، و محسن رضائی نتوانست بیش از (3) دوست در فیس بوک در کنار خود داشته باشد.
در میان رهبران جهان غرب، باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا (6.389.890) تن طرفدار در فیس بوک دارد، و شمارطرفداران نیکلا سارکوزی، همتای فرانسویش در فیس بوک به( 119.014) میرسند.
پس از جلوگیری از ادامه کار، و بیرون کردن خبر نگاران خارجی از ایران ، اینترنت وشبکه ها ی اجتماعی ،که میدان های کارزارجوانان ایرانی شده اند. سرچشمه اخبار و اطلاعات دست اول، برای رسانه های همگانی غربی شده است.
روزنامه نگاران خارجی که در ایران حضور ندارند، نیز می توانند با دریافت اخبار بدون سانسور، به قلم زنی و فراهم آوردن برنامه های رادیو تلویزیونی، و بررسی اخباروتجزیه و تحلیل رویداد های ایران بپردازند.
بخش فارسی تلویزیون بی بی سی، که به تازگی براه افتاده است، برپایه سیاست های همیشگی دولت بریتانیا در ایران، نقش چشمگیری در پخش رخداد های تازه بازی می کند. گفته می شود که هر شهروند ایرانی یک خبرگزاری است.
در این میان حضورکم رنگ، شبکه خبری (CNN) آمریکا، برای پوشش دادن به رخداد های چند روز گذشته ایران، پرسش بر انگیز است !. این شبکه در چند سال گذشته، بسیاری ازرویداد ها ،جنگ ها ، انقلاب ها و تغییر رژیم ها را، در گوشه و کنار جهان، با آب و تاب فراوان و با سناریویی ،مانند فیلم های هالیوودی، پوشش خبری داده بود.(CNN) این بار کار چشمگیری انجام نمی دهد، و با بردباری به وقت گذرانی می پردازد !.
گروه های اپوزیسیون بیرون از کشور، و رادیو تلویزیون های ماهواره ای ایرانی، مانند سی سال گذشته غافلگیر شده اند، و کوچکترین طرح و برنامه ای و ابزاری، در راستای بهره برداری، و سوق دادن این خیزش خود جوش مردمی، بسوی یک جنبش فراگروهی، و میهنی ندارند، وخود تماشاگراین رخداد ها از راه دور می باشند.
برای نخستین بارجوانان ایرانی، دختران و پسران، با دانش و آگاهی توانستند، بی نیاز از سازمان های اپوزیسیون برون مرزی، و رادیو تلویزیون های ماهواره ای پارسی زبان، پیام های خود را مستقیماً به خبرگزاری های بزرگ جهان برسانند.
گزارش های رسیده از درون ایران، نشان می دهد، که در چند ماه گذشته، شمار کاربران اینترنتی در ایران از مرز بیست میلیون تن گذشته است، و ایران در خاورمیانه و خلیج پارس، بیشترین کاربران اینترنتی را دارا می باشد.
ایرانیان بسیاری برای دوست یابی ،و شرکت در چات روم ها، و آشنایی با یکدیگر به اینتر نت روی می آورند. پایگاه اینتر نتی بلوگفا (Blogfa)، نخستین پایگاه وبلاگ نویسی در ایران دو میلیون کاربر دارد، و زبان پارسی سومین زبان رایج وبلاگ نویسی در جهان است. شمار بسیاری از این وبلاگ ها به شعرو شاعری می پردازند.
سال گذشته دولت احمدی نژاد با ارائه طرحی، در نظر داشت، که بیش از ده هزار وبلاگ اینترنتی، برای پایگاه های بسیج و سپاه پاسداران ایجاد کند، تا بسیجیان و پاسداران را نیز مجهز به اسلحه مجازی واینترنتی نمایند!.
هدف از این کار، گمراه کردن کاربران اینترنتی ، وسردر گمی آنان، وتاًثیر گذاشتن بر روی موتور های جستجو گر اینترنتی، با پخش اخبار و اطلاعات نادرست، در راستای برنامه های حکومت اسلامی می باشد.
این زراد خانه تبلیغاتی رژیم در کارزار کنونی آماده نبود، تا بتواند در چنین روز هایی بیاری رژیم بشتابد، ولی بی شک اگر حکومت اسلامی از این خیزش جوانان آزاده ایرانی رهایی یابد، در این جبهه نیز، با سلاح دروغ و دغل، گام به میدان خواهد گذاشت.
تیری کورویل، پژوهشگر انستیتو روابط بین المللی و استراتژیک، فرانسه می گوید؛ هفتاد در صد مردم ایران شهرنشین شده اند، وبا گسترش شهر نشینی درایران، مردم به ابزار نوین ارتباطی دسترسی دارند، ولی باید در نظر داشت که گستره اینترنت، برای جوانان ایرانی، چهار چوبی محدود دارد، و سرنوشت حکومت اسلامی در خیابان ها تعیین خواهد شد.
*- رنگ سبز در فرهنگ ایران نماد ایزد سروش است، واژه سروش در زبان اوستایی( سَرو)، به چم شنیدن و گوش فرادادن به اهورامزدا، خداوند جان و خرد می باشد، فروزه های سروش ، پیروزگر، تهم، راست، نیک روی و پیش برنده جهان است. یکی از ویژگی های ایزد سروش یاوری او با دلیران و رزمندگان است، سروش جنگاوری است که با ناراستی ها می ستیزد، تا بنیاد جنگ را در هم شکند، و آرامش را فرمانروا کند.
فردوسی می گوید:
سروشی بدو آمد از بهشت
که تا باز گوید بدو خوب و زشت
پاریس 27 خرداد، برابر 17 ژوئن 2009
پنجشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۸
آگاهینامه انجمن جهانی زرتشتیان، در باره دهمین دوره انتخاب رئیس جمهور درایران
آگاهینامه انجمن جهانی زرتشتیان، در باره دهمین دوره انتخاب رئیس جمهور درایران
آزادی گزینش ،یکی از پایه های بنیادین فرهنگ ایران، و اندیشه های اشو زرتشت می باشد.
زرتشت در پیام خود در گاتها می گوید:
«بهترین گفته ها را بشنوید، و با اندیشه ی روشن بنگرید، هر یک از شما برای خویشتن، با هوشیاری ،از دو راه نیک و بد، یکی را برگزینید، وپیش ازهر جنبش بزرگ از فرجام آن آگاه باشید.»
«بنابراین ، شایسته است، که به سخنان دروند، گوش فرا ندهید، چون دروند، خانه ،روستا، شهر،و کشور را،به ویرانی و تباهی می کشاند.»
در راستای این اندیشه، در روز یازدهم خرداد ماه، برابربا یکم ماه ژوئن 2009 ترسایی، انجمن جهانی زرتشتیان در نشست ویژه خود برآن شد، تا هنگامی که، زمینه های حکومت مردمسالاری، و آزادی گزینش در کشور فراهم نشده است، هموندان انجمن، و پیروان آیین بهی، از دادن رای خودداری نمایند.
فرنشین انجمن، دکتر نیما فرمین
مدیر انجمن، فرامرز دادرس
آزادی گزینش ،یکی از پایه های بنیادین فرهنگ ایران، و اندیشه های اشو زرتشت می باشد.
زرتشت در پیام خود در گاتها می گوید:
«بهترین گفته ها را بشنوید، و با اندیشه ی روشن بنگرید، هر یک از شما برای خویشتن، با هوشیاری ،از دو راه نیک و بد، یکی را برگزینید، وپیش ازهر جنبش بزرگ از فرجام آن آگاه باشید.»
«بنابراین ، شایسته است، که به سخنان دروند، گوش فرا ندهید، چون دروند، خانه ،روستا، شهر،و کشور را،به ویرانی و تباهی می کشاند.»
در راستای این اندیشه، در روز یازدهم خرداد ماه، برابربا یکم ماه ژوئن 2009 ترسایی، انجمن جهانی زرتشتیان در نشست ویژه خود برآن شد، تا هنگامی که، زمینه های حکومت مردمسالاری، و آزادی گزینش در کشور فراهم نشده است، هموندان انجمن، و پیروان آیین بهی، از دادن رای خودداری نمایند.
فرنشین انجمن، دکتر نیما فرمین
مدیر انجمن، فرامرز دادرس
جمعه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۸
مادر
مادر بی تو تنها وغریبم
اتاق خالیم بی توچه سردمادر،
مادر خوب و قشنگم
بدون تو دل من پر درد
فضای خونه بی بویه تو هیچه
صدای تو هنوز اینجا می پیچه
مادر مادرهنوزم تو دلم تموم قصه هات جوونه
خاله سوسکه دیگه، شعرآشتی مثل قدیما نمی خونه
مادر،مادر، شبا با صدای لالایی های تو خوابیدم
لالایی مادرم حالا نوبت توست،تو بخواب امیدم
اتاق خالیم بی توچه سردمادر،
مادر خوب و قشنگم
بدون تو دل من پر درد
فضای خونه بی بویه تو هیچه
صدای تو هنوز اینجا می پیچه
مادر مادرهنوزم تو دلم تموم قصه هات جوونه
خاله سوسکه دیگه، شعرآشتی مثل قدیما نمی خونه
مادر،مادر، شبا با صدای لالایی های تو خوابیدم
لالایی مادرم حالا نوبت توست،تو بخواب امیدم
یکشنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۷
چه کسا نی عا مل قتل و عام و جنا یات بشری علیه کود کا ن بی دفاع و
ا بتدا مرا تب تاسف خود را به عنوان یک پدر از کشتار کودکان بی گناه درغزه و
انزجار از عاملین و آمرین این جنایات ها ابراز می نمایم .
پس از اخبار وحشتناک کشتار کودکان در با ریکه غزه بر آن شد م تا حقایق و پشت
پرده ا ین جنا یا ت بشری را برای اذها ن عمو می ر و شن نما یم ، بد ین منظور
به تحقیق و پر س و جوهای و سیعی بویژه از چند نفر شاهد دست زدم و به نتا یج
ارز شمند ی رسید م ، که بهتر دیدم ا ین مطا لب را به اطلاع خوا نند گان و دوستان
برسا نم .
او لین سوا لی که برای هر کسی پیش می آ ید ا ین ا ست که اسرا ییل با آگاهی از
نظا ر تهای بین المللی و محکو میت ها ی شد ید ا حتما لی از طر ف سازمان های
حقو ق بشری و بین المللی و همچنین عکسل العمل های تند و منفی افکار عمومی
جهان نسبت به این مو ضوع ، ولی با ا ین و جود چرا به ا ین کشتار ( کودکان )
ادامه می دهد ؟
اکثر مناطق بمباران شده غزه توسط هواپیماهای بدون سرنشین و با سلا حهایی که
با دقت فوق العاده بالا به اهداف خود اصابت می کنند ، مورد حمله قرار گرفته اند .
بنا بر ا ین طرف مقا بل مخا صمه را اگر با د قت بررسی کنیم ، به حقایق وحشتناک
پی خواهیم برد ، تر و ر یست ها ی حما س هما نند ملا ها !! ا کثر مر د م غزه را
بصورت اسیردردست خودنگه داشته اند ، وبی شرمانه از مردم غزه به عنوان سپر
د فاعی برای بیشتر اهدا ف خود استفاده می کند ، حما س با اطلاع از این موضوع
که بمبا ران مد ا رس ، بیما رستا نها ، اماکن متعلق به سازمان ملل، مراکز خرید و
فروشگاه ها ، خانه های مسکونی و مساجد و ...چه اثرات منفی می تواند در افکار
عمومی جهان بر علیه ناقضین آن در پی داشته باشد و از طرفی تروریستهای جانی
را سوار بر امواج پرقد رت و رایگان تبلیغا ت کرده و چهره مظلوم و حق به جانب
به آ نها بدهد ، بنا بر این بر طبق نقشه ها و تو صیه ها ی ا فکار شیطا نی ملا یان
پرتاب موشکها یی به اصطلاح دست ساز تروریست های حماس از با لای پشت بام
خا نه ها ی مسکو نی ، با لکن ها ی آ پا ر تما نها ی مسکو نی ، پشت بام و حیاط
مدارس ، از دا خل محو طه مد رسه سا زمان ملل ، حیا ط بیما ر ستا نها ، پشت بام
بیمارستان ( حتی آ شپز خا نه بیما ر ستان ) از داخل فر و شگاه ها ومراکز خرید و
فروش ، از مرکز میدان شهر ( یکی از محل های پر رفت وآمد در شهر )، مساجد و
د یگر محل ها را برای پر تا ب موشکهای خود با علم به این مسا یل انتخاب کرده ،
و موشک های خود را به طرف شهر ها ی اسرا ییل پرتاب می کنند، که تنها از یک
جنایتکار حرفه ای و تروریست آموزش دیده بی رحم چنین شقا وتی بر می آید ،که
برای پیشبرد اهدا ف تروریستی وسا زما نی خود ، چنین مکان های را برای پر تاب
موشکها مورد استفاده قرار بدهد .
چگو نگی کشتا ر زنان و بچه ها د رغزه بد ین شکل میباشد که هوا پیماهای بد ون
سر نشین محل ها ی شلیک و پرتاب موشک ها را بطور اتوماتیک مورد حمله قرار
می دهد یعنی بدون آنکه قصد و عمدی در این هدف گیری باشد اما جنا یتکا ر اصلی
در واقع آن کسا نی هستند که زنان و بچه ها و پیرها و بیماران را در بیمارستان ها
در مدارس و خانه ها ی خود و درمساجد بی شرمانه باهدف وآگاهی قبلی و در واقع
بخشی از برنامه به اصطلاح دفاعی خود، بعنوان سپر مورداستفاده قرار می دهند .
سا کنین آ پا ر تما نها و ساختما نها یی که از جوار و یا بالای پشت بام آنها موشک
پر تا ب شد ه مگر حق اعترا ضی می توا نند د ا شته با شند ، پا سخ کو چکتر ین
اعتراض مرد م ، بر چسب زدن بعنوان جا سوس اسراییل و سپس اعدام صحرای و
مرگ ( و حتی در یک مورد تمام اعضای خا نواده را تیر با ران کرد ند ) چرا که در
کو چه ها ی تنگ و تاریک با آ ن با فت ویژه !! نه خبر نگاری و جود دارد نه کسی
جرا ت می کند خبر را گزارش دهد . وچنان زهر چشمی از مردم گرفته اند، که وقتی
ماد ری در سو گ از دست دادن عز یز خود عاملین آتش افروزیها ی اجنبی را ( که
به عربی دقیقا حماس مورد نظرش بود) نفرین میکند شوهراش فورا دهان همسرش
را می گیرد وساکت می کند...
سرا نجا م قر با نیا ن ا ین جنا یات مر د م و کو د کان در بند و اسیردر دست های
تر و ر یستهای حما س می با شند که چنان با تبلیغات به شیوه مسلمانی سعی دارند
تما م مرد م غز ه را طر فد ا ر خو د نشا ن بدهند ، و ا ین د ر حالی است که قبل از
بمباران محل خا صی ا ز طر ف اسرا ییل به مر دم در خصوص بمباران آن منطقه
هشدا ر د ا ده میشود ، که هر چه سر یع ترآن منطقه را تخلیه کنند ، ولی تروریست
های حما س از تخلیه و یا از رفتن مرد م به خارج از شهر ممانعت می کنند.
هنوز از کشت و کشتا ر وایجاد وحشتی که حماس برای رسیدن به قدرت در غزه به
و جو د آورده بو د ند از ذهن های مردم و آرشیو های خبری پا ک نشده ، قتل عام
که برای رسیدن به قدرت بین حماس والفتح ، یک قربا نی وجود داشت ، وآن مردم
غزه بود که روزها و شبهای خود را با وحشت و ترس سپری میکردند .
سوال دیگر چگونگی تهیه تسلیحات و تجهیزات حماس میباشد ؟
قسمت عمد ه ا ر سا ل مهما ت و به ا صطلاح موشکهای دست ساز حماس و دیگر
تجهیزات ا ز طر یق مر ز آ بی ا ز جنوب غزه و یا ا ز کانالهایی که محل رفت و آمد
قا چا قچیان و بردن کا رگران قاچاقی برای کار در داخل اسراییل مورد استفاده قرار
میگیرد، صورت می پذ یرد.
حما س از مد تها قبل با همد ستی قاچاقچیان انسان ، از نزد یکی شهر رفح در غزه
از دا خل صحرای مصر تعد ا د ی از کا رگران خارجی را بطور قاچاق وارد اسراییل
کرده و مبا لغ هنگفتی از این کا ر گران می ستا ند ، و ا لبته در این میان تعدادی از
تر و ر یست های خود را نیز از ا ین طریق وارد اسراییل کرده ا ند ، ویکی از عمده
ترین محل های تامین منابع مادی حماس نیز از این راه می باشد .
در ا نتقال تسلیحات از طر یق آب تمام وسا یل و تجهیزات و سلا حها را بطور دقیق
آب بندی شده ، و سپس به ته قا یق بسته میشود بد ین طریق از جلوی گارد ساحلی
به آ سا نی عبور کرده و بخش اصلی مهمات و نیز دلا رها و پولها یی که سرمایه
ملی مردم ایران بوده و توسط ملاها به تروریست ها حماس جهت انجام فعا لیتهای
تر و ریستی، بذ ل و بخشش گردیده از این طریق وارد غزه شده و د ر جر یان کا ر
تروریست های حماس قرار می گیرد . از طر یق شمال غزه نیز چندین تلاش بی ثمر
برای ورود سلاح از جنوب لبنان مرکز دیگر سرکرده تروریست بین المللی مسلما ن
( حسن نصرالله ) به شمال غزه انجام گرفته که درهر بار با شکست روبرو شده .
در این میان گروه تروریستی حماس مگر مدعی شها د ت و رفتن به بهشت و جهاد
در راه الله را یک ار ز ش برای خود نمی دا نند ،اگر ذره ای شرافت داشتند و به آن
اعتقا دا ت واهی خود با ور داشتند ، اسرا ییل به سهو لت د رهای بهشت را با ز
کرده و ز یا ر ت ازآ نجا را به آسا نی برای شا ن مهیا می کند کا فی ا ست مثل مرد
(ا لبته مسلما نان از داشتن چنین صفتی محروم هستند ) جبهه ای جداگانه ای که از
شهرها و مرد م عا د ی فا صله د ا شته ، بطو ری که هیچگو نه ضر ر ی به آ نها
نرسا ند ، بگشا ید!! نه اینکه مثل تر سوها ی بزد ل مردم را در دست های خود
اسیر کرده و در نها یت بعنوان سپر خود قرار دهد ،اما ا نتظا ر بیش ازاین نبا یستی
ا ز افکار کثیف ملایی و تروریستی آنها داشته باشیم .
مقایسه دو منطقه فلسطینی نشین شرق و غرب !!
دو منطقه خود گردان فلسطینی نشین د ر اسرا ییل یکی د ر شرق در جوار مرزهای
اردن ، ودیگری درغرب در جنوب اسراییل هم مر ز با مصر ، اما از نظر هوش و
ذ کا و ت و بهره هوشی گو یا ا ین د و قو م عر ب فلسطینی نشین غرب وشرق
با هم تفاوت های اساسی دارند ؟
عربها سا کن منطقه خو د گردان شرق اسر ا ییل هیچ مشکل تروریستی به وجود
نمی آورند البته اعترا ضات حق مشروع و قانونی هر کس است ولی در این منطقه
حداقل بمب گذاری و پرتاب موشک و یا مجبور کردن انسانهای نیمه عاقل و مجنون
با روش هیپنو تیز یم برای ا نجام حملا ت انتحاری و جو د ندارد ؟ ولی بر خلاف
طرف شرق ، طرف غر بی به یکبا ره مرد ما نی با هو ش وبا ذ کا و ت وبا بهره
هو شی با لای میباشند !! و ا تفا قا شکوفای استعداد آنها در مورد تولید سلاحها و
اتفاقا موشکها ی که تصادفا شباهت بی نظیری به موشک های دست ساز تروریست
های سپاه پا سدا ران دارند، شاهد می با شیم ، که شباهت و تصا د ف تا این اندازه
سوالاتی بسیاری را برای هر عقل سلیم در پی خواهد داشت .
و شگفت ا نگیز تر از همه اینکه یک رابطه محسوس و غیر قا بل انکار بین کشته
شد گا ن تر و ریست ها ی حما س د رغزه و به یکباره مطرح شدن تشیع جنازه به
اصطلاح شهدای مفقود الا ثر رژیم در بعضی از شهر های ایران و جود دارد .
و ا ین روز ها به دست و پا ا فتادن رژیم و تلاش ها ی برای نجات گروه تروریستی
حما س و پیامد آن ارقام نجومی که درکلیه کشورها برای همسو کردن برخی حکام
مسلما ن و یا گر و ها و احزاب و سا زما نهای مسلمان و غیر مسلمان برای هدایت
افکا رعمومی در جهان بر علیه اسراییل هزینه می کند ،نشان دهنده اهمیت وجایگاه
گروه تروریستی حماس در نزد رژیم و بطورکلی اهمیت تروریست ها برای ملا ها را
بخوبی نشان می دهد.
نکته جالب ومهم پخش عروسک هایی در برخی از شهرهای یک کشور مسلمان !!
توسط یک گروه مسلمان تند رو و فوق العا ده خطرناک که رابطه مستقیمی با رژیم
جمهوری اسلامی در مراسم حج در عربستان داشتند و دارند ( به خاطر ملاحضات
و خطر جان خود و خانواده ام و سانسورا جبارا از ذکر نام کشور خوداری میکنم)،
صورت این عروسک ها بطور سمبولیک برای یاد آ ور شدن کشتار کودکان در غزه
با مواد قرمز( تداعی کننده رنگ خون ) رنگین میکنند.
اشتراک در:
پستها (Atom)